۷
عشق دوران بچگی من 🌚
پارت ۷
"حالم اصلا خوب نیست ببخشید دیر گذاشتم"
ته ویو :
به فکر این بودم که سوجون باز ات رو اذیت نکنه
که ات از حموم اومد بیرون حوله دورش بود
ات : عه تو اینجایی
ته : نخوابم پیشت
ات : هوم بخواب .. الان میام ( دوباره رفت تو حموم )
چند مین بعد :
ته : چرا تو حموم لباست رو عوض کردی؟
ات : خستم بخواب حرف نزن
ته : ( لبخند )
فلش بک به فردا صبح :
ات : صبح بخیرررررر ( داد )
ته : صب توام بخیر ( لبخند )
سولی : یا چقد خشک !!
نابی : هه اره
جینا : باشو بوسش کن تهیونگ
ات : نه نه نمیخواد
ته ویو :
پاشدم بو...سه خیسی رو 👄 گذاشتم
ته : واییییییییییی ات چقد قرمز میشی
ات : من ؟؟
سولی : نه عمم
نابی : آره خود تو
ات : گشنمه
جینا : هی انکار نکن .... راستی به مهمونی میاین دیگه
ات : هوم اره
ته : لباس باز بپوشی کشتمت ( جدی )
ات : باشه
فلش بک به موقع مهمونی رفتن :
ات ویو :
یه لباس کرمی پوشیدم خیلی گوگولی بود
نابی لباسش مشکی بود و سولی هم آبی بود
جینا زودتر رفته بود
ته : اتتتتت الان این لباس خیلی مناسبه ؟؟
ات : خب تروخدا( کیوت )
ته : از کنارم تکون نمیخوری
شرط ۳۰ لایک
با ۲۰ تا کام
پارت ۷
"حالم اصلا خوب نیست ببخشید دیر گذاشتم"
ته ویو :
به فکر این بودم که سوجون باز ات رو اذیت نکنه
که ات از حموم اومد بیرون حوله دورش بود
ات : عه تو اینجایی
ته : نخوابم پیشت
ات : هوم بخواب .. الان میام ( دوباره رفت تو حموم )
چند مین بعد :
ته : چرا تو حموم لباست رو عوض کردی؟
ات : خستم بخواب حرف نزن
ته : ( لبخند )
فلش بک به فردا صبح :
ات : صبح بخیرررررر ( داد )
ته : صب توام بخیر ( لبخند )
سولی : یا چقد خشک !!
نابی : هه اره
جینا : باشو بوسش کن تهیونگ
ات : نه نه نمیخواد
ته ویو :
پاشدم بو...سه خیسی رو 👄 گذاشتم
ته : واییییییییییی ات چقد قرمز میشی
ات : من ؟؟
سولی : نه عمم
نابی : آره خود تو
ات : گشنمه
جینا : هی انکار نکن .... راستی به مهمونی میاین دیگه
ات : هوم اره
ته : لباس باز بپوشی کشتمت ( جدی )
ات : باشه
فلش بک به موقع مهمونی رفتن :
ات ویو :
یه لباس کرمی پوشیدم خیلی گوگولی بود
نابی لباسش مشکی بود و سولی هم آبی بود
جینا زودتر رفته بود
ته : اتتتتت الان این لباس خیلی مناسبه ؟؟
ات : خب تروخدا( کیوت )
ته : از کنارم تکون نمیخوری
شرط ۳۰ لایک
با ۲۰ تا کام
۱۴.۲k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.