به دیدارم بیا هر شب در این تنهایی تنها و تاریک ...
به دیدارم بیا هر #شب ، در این #تنهایی ِ #تنها و تاریک ِ خدا مانند
#دلم_تنگ_است
بیا ای روشن، ای روشنتر از #لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها
؛🍃 🍃 🍃
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و #غریبانه
در این #ایوان سرپوشیده، وین #تالاب مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
و این #نیلوفر_آبی و این تالاب #مهتابی
؛🍃 🍃 🍃
بیا ای #همگناه ِ من درین #برزخ
#بهشت م نیز و هم #دوزخ
به #دیدار م بیا، ای #هم_گناه ، ای مهربان با من
که اینان زود میپوشند رو در خوابهای بیگناهیها
و من میمانم و بیداد بیخوابی
؛🍃 🍃 🍃
در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک
شب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ست
که در خوابند آن نیلوفر آبی و #ماهی ها، پرستوها
بیا امشب که بس تاریک و تنهایم
؛🍃 🍃 🍃
بیا ای روشنی، اما بپوشان روی
که میترسم ترا #خورشید پندارند
و میترسم همه از #خواب برخیزند
و میترسم همه از خواب برخیزند
و میترسم که #چشم از خواب بردارند
نمیخواهم ببیند هیچ کس ما را
نمیخواهم بداند #هیچ_کس ما را
و نیلوفر که سر بر میکشد از #آب
پرستوها که با #پرواز و با #آواز
و ماهیها که با آن #رقص غوغایی
نمیخواهم بفهمانند بیدارند
؛🍃 🍃 🍃
شب افتاده ست و من تنها و تاریکم
و در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
#پرستو ها و ماهیها و آن نیلوفر آبی
بیا ای #مهربان با من!
بیا ای #یاد_مهتابی !
✍ #مهدی_اخوان_ثالث
؛__________❤__________
#شعر #نثر
#گنجینه_ادب_فارسی
#ادبیات_فارسی
#سرای_فارسی
#آشیانه_شعر_نثر
#داستان #داستانک
#حکایت #شعر_آیینی
#دلم_تنگ_است
بیا ای روشن، ای روشنتر از #لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها
؛🍃 🍃 🍃
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و #غریبانه
در این #ایوان سرپوشیده، وین #تالاب مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
و این #نیلوفر_آبی و این تالاب #مهتابی
؛🍃 🍃 🍃
بیا ای #همگناه ِ من درین #برزخ
#بهشت م نیز و هم #دوزخ
به #دیدار م بیا، ای #هم_گناه ، ای مهربان با من
که اینان زود میپوشند رو در خوابهای بیگناهیها
و من میمانم و بیداد بیخوابی
؛🍃 🍃 🍃
در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک
شب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ست
که در خوابند آن نیلوفر آبی و #ماهی ها، پرستوها
بیا امشب که بس تاریک و تنهایم
؛🍃 🍃 🍃
بیا ای روشنی، اما بپوشان روی
که میترسم ترا #خورشید پندارند
و میترسم همه از #خواب برخیزند
و میترسم همه از خواب برخیزند
و میترسم که #چشم از خواب بردارند
نمیخواهم ببیند هیچ کس ما را
نمیخواهم بداند #هیچ_کس ما را
و نیلوفر که سر بر میکشد از #آب
پرستوها که با #پرواز و با #آواز
و ماهیها که با آن #رقص غوغایی
نمیخواهم بفهمانند بیدارند
؛🍃 🍃 🍃
شب افتاده ست و من تنها و تاریکم
و در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
#پرستو ها و ماهیها و آن نیلوفر آبی
بیا ای #مهربان با من!
بیا ای #یاد_مهتابی !
✍ #مهدی_اخوان_ثالث
؛__________❤__________
#شعر #نثر
#گنجینه_ادب_فارسی
#ادبیات_فارسی
#سرای_فارسی
#آشیانه_شعر_نثر
#داستان #داستانک
#حکایت #شعر_آیینی
- ۷.۴k
- ۲۴ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط