من از بس چیزهای متناقص دیده و حرف های جور به جور شنیده ام

من از بس چیزهای متناقص دیده و حرف های جور به جور شنیده ام و از بسکه دید چشم هایم روی سطح اشیاء مختلف سابیده شده این قشر نازک و سختی که روح پشت آن پنهان است حالا هیچ چیزی را باور نمی کنم به ثقل و ثبوت اشیاء به حقایق آشکار و روشن همین الان هم شک دارم

#صادق_هدایت
دیدگاه ها (۱)

زیرِ استخوانهای قفسه ی سینه امزنی بناّیی میکند..!سنگ روی سنگ...

هر جمعه منزل "مادربزرگ" جمع میشدیمریز تا درشتاز همهمه ی زیاد...

دیگر نه آرزوئی دارم و نه کینه ای، آنچه در من انسانی بود از د...

من شیفته ی خوشی های ساده ام؛ آنها آخرین پناه جان های محزون ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط