رویای بزرگ
رویای بزرگ
#part2
نشسته بودم تو اتاقم تو فکر این بودم که رستا چه سوپرایزی برام داره که یهو صدای پیامک اومد.
(پدر رستا تاجره و هرچند وقت میرن آمریکا)
باورم نمیشه رستا پیام داده بود که فردا قراره برن آمریکا خیلی ناراحت شدم خاستم فوراً با رستا تماس بگیرم اما با خودم گفتم این نقشه سوپرایز رستاس پس بهش پیام دادم:
«مکالمشون»
پریا: چرا انقد یهویی اخههه؟!🥺
رستا:بخدا بابام یهو اومد خونه و گفت فردا صب بریم.
پریا:😭
رستا: ببخشید که امسال روز تولدت تنهایی قول میدم سال بعد جبران کنم
(پریا تو ذهنش: حتما اینم جزوی از نقشس دیگ)
پریا:اشکال نداره از طرف من به مامانت اینا سلام برسون و بگو از آمریکا سوغاتی من یادشون نره
رستا: چشم حتمااا سوغاتی تو هم یادمون نمیره اونا یادشون بره من یادم نمیره
پریا:ممنون رستا جون کاری نداری من برم بخوابم؟
رستا:نه برو بخواب شب بخیر
پریا:🖐️
«پایان مکالمه»
گوشی رو گذاشتم کنارم و با فکر اینکه رستا چ نقشه هایی برام داره خوابم برد.
اینم پارت دوم😁
#part2
نشسته بودم تو اتاقم تو فکر این بودم که رستا چه سوپرایزی برام داره که یهو صدای پیامک اومد.
(پدر رستا تاجره و هرچند وقت میرن آمریکا)
باورم نمیشه رستا پیام داده بود که فردا قراره برن آمریکا خیلی ناراحت شدم خاستم فوراً با رستا تماس بگیرم اما با خودم گفتم این نقشه سوپرایز رستاس پس بهش پیام دادم:
«مکالمشون»
پریا: چرا انقد یهویی اخههه؟!🥺
رستا:بخدا بابام یهو اومد خونه و گفت فردا صب بریم.
پریا:😭
رستا: ببخشید که امسال روز تولدت تنهایی قول میدم سال بعد جبران کنم
(پریا تو ذهنش: حتما اینم جزوی از نقشس دیگ)
پریا:اشکال نداره از طرف من به مامانت اینا سلام برسون و بگو از آمریکا سوغاتی من یادشون نره
رستا: چشم حتمااا سوغاتی تو هم یادمون نمیره اونا یادشون بره من یادم نمیره
پریا:ممنون رستا جون کاری نداری من برم بخوابم؟
رستا:نه برو بخواب شب بخیر
پریا:🖐️
«پایان مکالمه»
گوشی رو گذاشتم کنارم و با فکر اینکه رستا چ نقشه هایی برام داره خوابم برد.
اینم پارت دوم😁
۱.۷k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.