•وقتی پریود میشی•
•وقتی پریود میشی•
🐥 #فلیکس 🐥
صبح با دلدردی که داشتی از خواب پاشدی و سریع رفتی دستشویی تا کار های لازم رو انجام بدی..
فکر میکردی ممکنه پد هات تموم شده باشه ولی با دیدن اینکه کلی پد داری فهمیدی حتما فلیکس برات خریده
از دستشویی در اومدی و از اونجایی که فکر میکردی فلیکس حتما رفته کمپانی به سمت آشپزخونه رفتی ولی یهو با فلیکسی که پیشبند صورتی بسته و درحال اشپزی عه مواجه شدی
_عه..خوشگلم بیدار شدی؟
+لیکسی..نرفتی سر کار؟
_هوم..امروز رو مرخصی گرفتم تا پیشت بمونم
+صب کن چیییی واقعا؟
فلیکس دست از آشپزی کشید و به سمتت اومد و تو رو تو بغل نرم و ارامش بخش خودش کشید
_میدونم امروز ممکنه درد داشته باشی واسه همین میخوام حسابی ازت مراقبت کنممم
و بوسه ای روی موهات گذاشت که لبخندی زدی
+با وجود تو معلومه که همه ی درد هام فراموش میشه آقای لی
متقابلا لبخند پر رنگی زد و از اغوشت در اومد تا تو رو به سمت میز پر از غذا ها و خوراکی هایی که همشون مناسب این دوران هستن ببره
صندلی رو عقب کشید و منتظر موند که بشینی
_اینجا بشین خوشگلم..
_اگه درد داری برات دارو بیارم؟؟
_یا میخوای برات کیسه اب گرم بیارم؟
_به چیا نیاز داری بهت بدم؟
از نگران بودنش خنده ی کوتاهی کردی و بوسه ای روی گونه اش گذاشتی
+عشقم نگران نباش من حالم خوبه
+به هرحال چندین ساله که دارم این دوره رو میگذرونم ولی با بودن در کنار تو..هیچیز دردناکی وجود نداره
از حرفات نفس راحتی کشید و خم شد تا بوسه ای روی لبات بزاره..بعد خودش هم اومد و کنارت نشست تا باهم صبحونه بخورید و کل روز رو خوش بگذونید~
🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥
#سناریو #لی_فلیکس #وانشات #فیک #فیکشن #کیپاپ #استری_کیدز #اسکیز #سناریو_استری_کیدز #سناریو_اسکیز #عادت_ماهانه #مراقبت #نگران
#Kpop #Stray_kids #SKZ #Felix
🐥 #فلیکس 🐥
صبح با دلدردی که داشتی از خواب پاشدی و سریع رفتی دستشویی تا کار های لازم رو انجام بدی..
فکر میکردی ممکنه پد هات تموم شده باشه ولی با دیدن اینکه کلی پد داری فهمیدی حتما فلیکس برات خریده
از دستشویی در اومدی و از اونجایی که فکر میکردی فلیکس حتما رفته کمپانی به سمت آشپزخونه رفتی ولی یهو با فلیکسی که پیشبند صورتی بسته و درحال اشپزی عه مواجه شدی
_عه..خوشگلم بیدار شدی؟
+لیکسی..نرفتی سر کار؟
_هوم..امروز رو مرخصی گرفتم تا پیشت بمونم
+صب کن چیییی واقعا؟
فلیکس دست از آشپزی کشید و به سمتت اومد و تو رو تو بغل نرم و ارامش بخش خودش کشید
_میدونم امروز ممکنه درد داشته باشی واسه همین میخوام حسابی ازت مراقبت کنممم
و بوسه ای روی موهات گذاشت که لبخندی زدی
+با وجود تو معلومه که همه ی درد هام فراموش میشه آقای لی
متقابلا لبخند پر رنگی زد و از اغوشت در اومد تا تو رو به سمت میز پر از غذا ها و خوراکی هایی که همشون مناسب این دوران هستن ببره
صندلی رو عقب کشید و منتظر موند که بشینی
_اینجا بشین خوشگلم..
_اگه درد داری برات دارو بیارم؟؟
_یا میخوای برات کیسه اب گرم بیارم؟
_به چیا نیاز داری بهت بدم؟
از نگران بودنش خنده ی کوتاهی کردی و بوسه ای روی گونه اش گذاشتی
+عشقم نگران نباش من حالم خوبه
+به هرحال چندین ساله که دارم این دوره رو میگذرونم ولی با بودن در کنار تو..هیچیز دردناکی وجود نداره
از حرفات نفس راحتی کشید و خم شد تا بوسه ای روی لبات بزاره..بعد خودش هم اومد و کنارت نشست تا باهم صبحونه بخورید و کل روز رو خوش بگذونید~
🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥
#سناریو #لی_فلیکس #وانشات #فیک #فیکشن #کیپاپ #استری_کیدز #اسکیز #سناریو_استری_کیدز #سناریو_اسکیز #عادت_ماهانه #مراقبت #نگران
#Kpop #Stray_kids #SKZ #Felix
۱۳.۸k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.