🥳 سناریو BTS 🥳
🥳 سناریو BTS 🥳
موضوع: وقتی خسته از سرکار برمیگردن و میبینن که خوابی😴😇
نامجون: اخیییی نگاش کن توروخدا نشسته رو صندلی خوابش برده کیوتم☺❤
جین: از بس بهش گفتم من دیروقت میام منتظرم نمون زبونم مو دراورده اخرم هردفعه بیدار میمونه دیقه نودی که من می خوام بیام خوابش میبره توتفرنگی کوچولوی من :) 😍🍓
شوگا: ( زیر لب ) ای خداااا الان نباید بجای اون عروسک فاکی منو بغل کنه؟ حتی اگع خسته هم بود حق نداشت کسی رو بجز من بغل کنههههه ( اروم ؛ حرصی )🥺😤
جی هوپ: زنم نیس که بچمه اخه با بیست و چهار سال سن تو خواب انگشت میمکی ای خدااااا😁🤣
جیمین: ( اروم پیشونیت رو می بوسه و کنارت دراز میکشه و می خوابه😍❤ )
تهیونگ: ( از پشت بغلت میکنه و می خوابه 🥰😴 )
جونگ کوک: ( میاد می بینه سر میز غذا با شکم گرسنه خوابیدی 🙂🥺 )
موضوع: وقتی خسته از سرکار برمیگردن و میبینن که خوابی😴😇
نامجون: اخیییی نگاش کن توروخدا نشسته رو صندلی خوابش برده کیوتم☺❤
جین: از بس بهش گفتم من دیروقت میام منتظرم نمون زبونم مو دراورده اخرم هردفعه بیدار میمونه دیقه نودی که من می خوام بیام خوابش میبره توتفرنگی کوچولوی من :) 😍🍓
شوگا: ( زیر لب ) ای خداااا الان نباید بجای اون عروسک فاکی منو بغل کنه؟ حتی اگع خسته هم بود حق نداشت کسی رو بجز من بغل کنههههه ( اروم ؛ حرصی )🥺😤
جی هوپ: زنم نیس که بچمه اخه با بیست و چهار سال سن تو خواب انگشت میمکی ای خدااااا😁🤣
جیمین: ( اروم پیشونیت رو می بوسه و کنارت دراز میکشه و می خوابه😍❤ )
تهیونگ: ( از پشت بغلت میکنه و می خوابه 🥰😴 )
جونگ کوک: ( میاد می بینه سر میز غذا با شکم گرسنه خوابیدی 🙂🥺 )
۱۰.۱k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.