میدانی

میدانی...
من هرشب از دیدن آن سریال شبانگاه میلرزم...
جزو بازیگران اصلی نیست...
هرشب نگاه میکنم سریال را تا شاید توی یکی از قسمت ها باشد...
میدانی هر شبی که او توی سریال نقش بازی میکند من فرو میریزم...
از دیدن چشمان آن بازیگر...
عمق چشمانش مرا یاد عمق چشمان تو می اندازد...مرا ببخش...
یادت است گفتم فلان فیلم که تویش هستی را میبینم و دلتنگت میشوم دعوایم کردی که دیگر ان فیلم را نبینم...
الان تو نیستی توی این فیلم اما کسی هست که عمق چشمانش عین عمق چشمان توست وقتی میبینمش نمیدانم چرا تلویزیون تار میشود...
واضح نیس تصاویر...
نمیدانم چرا تاری تلوزیون چشمانم را خیس میکند ...
شایدم چشمان من تار و خیس میشوند...
من قول داده بودم اما زیرش میزنم من میخاهم هرشب عمق چشمان رفته ات راببینم...
ولی تو بگو جلوی دلتنگی ام را چکونه بگیرم؟؟؟؟؟