در وادی عشق تو دلم خسته ترین است

در وادی عشق ِ تــو دلم خسته ترین است
وای از دل دیوانه که دل بسته ترین است

رفتن نتــوانم به رهــی گر تو نباشــی
در راه ِ غمت گام ِ من آهسته ترین است

من زخمــی ِ صد دشنه ی آلوده به زهــرم
باکی نبود ، زخــم ِ تو برجسته ترین است

تسلیــم قضا و قدرم در سفــر ِ جان
در مذهب ِ عشق دیده ی من بسته ترین است

در الفت ِ دیــرینه ی غم با من رســوا
پیــوند غم عشق تو ، پــیوسته ترین است...
دیدگاه ها (۱)

گرفتارم! گرفتارم! به حالِ زارِ دلتنگیخودم را باختم هربار در ...

هر کسی "انگشتری" دارد ؛ سلیمان نیست که هر کتابی که مُعَرَّب ...

‏باز این دل دیوانه , عاشق شده دزدانه می نالد و می گردد , زا...

بغلم کردی و گفتی که دلم غم دارد باورت هست که این عشق تو را ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط