رفیقم داشتی با من قراری

رفیقم داشتی با من قراری
سپردی دست من یک یادگاری
رفیقم رفتی و دیگر نمانده
بجز یاد تو و دل بی قراری
م.ن.راهی
#م_ن_راهی
دیدگاه ها (۱)

مردان عشق از کاروان رفتندبا امر پیر ساربان رفتندعشق است و سو...

داستان کربلایت ماتم استحسرت تاریخ نسل آدم استپرچم کرب و بلای...

هر چی توی خوشی راحت بودیمتوی غم اهل قناعت بودیمچه خوشی چه نا...

شدنم بودن و بوییدن اوستاین شدن حاصل اوییدن اوستاز نگاه تو گل...

سراب

پارت ۸( خب بچه ها علامت هارو دوباره براتون میذارم)دینا=* ...

همین لحظه ...با همین دلِ شکسته ، دست بزار رو سینه‌ات و یه عه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط