زین گونهام که در غم غربت شکیب نیست

زین گونه‌ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست

جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

گم‌گشته‌ی دیار محبت کجا رود
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست

عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست

#هوشنگ_ابتهاج
🍁🍂
دیدگاه ها (۱)

‌درین سرای بی کسی، کسی به در نمی زندبه دشتِ پُرملال ما پرنده...

‌گر تن بدهی ،دل ندهی ،کار خراب است...چون خوردن نوشابه که در ...

نشسته ام به در نگاه می کنمدریچه آه می کشدتو از کدام راه میرس...

A friend is someone who knows all about you and still loves ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط