چند وقتی است دستم به نوشتن نمیرود

چند وقتی است دستم به نوشتن نمیرود
دردی را که دارم با کلمات نمیشود بیان کرد..
فقط میتوان سکوت کرد..
نه کاری ز دسته ام ساخته است نه زبانم قاصر به گفتن چیزی...

'نوشته خودم'

( ر.کاف )
دیدگاه ها (۰)

به پهلو روی تختم دراز کشیدم و دستمو زیر سرم گذاشتممیدونی که ...

آدمها را به خودتان عادت ندهید، اگر ماندنی نیستید. رحم کنید. ...

دلم که میگیره میزنم تو شلوغی...انگار شلوغی آدمو آروم میکنه.....

میدانی ترس واقعی یعنی چه؟اینکه سهم تو باشد اما،هر لحظه فکر ک...

i hate you...

الماس من پارت ۲۱ نه... چشمهایش را در چشمهای او دوخت. تو... ت...

پارت ۱۱ بسه ولم کن * جیغ و گریه* (نامجون نگران شد و ولش کرد)...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط