لبهای تو
لبهای تو
تراکم احساس
روی گونه های تو،پیداست
بوی بوسه می دهی،
ازدحام چیزی شبیه کهکشان
شعله می کشد در چشم هایم
و چه خوب بود که می فهمیدی !؟
به نوشداری بوسه ات تحمل می کنم
دردی که به دندان کشیده مرا
من هنوز طعم سیب لبت را به یاد دارم
از همان اول سیب بهانه بود
راز سرگردانی من لبهای تو بود...
تراکم احساس
روی گونه های تو،پیداست
بوی بوسه می دهی،
ازدحام چیزی شبیه کهکشان
شعله می کشد در چشم هایم
و چه خوب بود که می فهمیدی !؟
به نوشداری بوسه ات تحمل می کنم
دردی که به دندان کشیده مرا
من هنوز طعم سیب لبت را به یاد دارم
از همان اول سیب بهانه بود
راز سرگردانی من لبهای تو بود...
۱.۳k
۱۸ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.