خاطرات

#خاطرات
یکدفعە بە یاد دوران کودکی افتادم کە نوشابە تکنفری و کیک میخوردیم.رفتم از سوپری سر خیابونمون نوشابە و کیک واسە خودم و مادر خریدم ، جاتون سبز طعم کیکە عالی بود.
دیدگاه ها (۰)

#دورهمی مادر و دختریمادرم همیشە عادت دارە تو استکان خودش چای...

سرد شده‌ ایدرست مثل این چای..اما نمی‌ دانم چرااز دهان نمی‌ ا...

#دورهمی خونەی خواهر بزرگە مینا بعد از یک پیادەرویی طولانی

زندگی همین استدر سایه‌ ای به دور از هیاهوی این آدم‌ هادو فنج...

خون آشام عزیز (58)

معرفی شخصیت ها و پارت (1)سلام من کیم آت هستم یک دختر ۱۶ ساله...

سلام علیکم من زنده اممم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط