نفرت عشق
نفرت عشق
پارت ۲۷
دیانا یهو زد زیر گریه
ارسلان: چیشدد؟؟(با نگرانی)
دیانا داشت گریه میکرد
دیانا: م..ن..من. بهت دروغ گفتم
ارسلان: چی میگی؟؟؟
دیانا: بابام اصلا کسیو نکشته ارسلان..
ارسلان: چی؟؟؟؟ اشکاتو پاک کن دارم دیوونه میشم خداااااااا
دیانا: بابام قمار کرده و پولی که باخته خیلیی بالا بوده
ارسلان: چرا داری چرت پرت میگی؟؟؟
دیانا: گوش کن
دیانا: رضا به جای پول قمار منو از بابام خواسته بابامم منو بهش داده یعنی اینکه الان من مال رضایم
تو اینو گفت
زدم تو گوشش
دیانا: رضا منو واسه ازدواج نمیخاد ارسلان..
ارسلان: چیی میگی؟دارم دیگه روانی میشمم یعنی تو بازیچه ی دست باباتی؟.
دیانا: اره این رضا خودش زن داره
ارسلان: اگه زن داره تو رو میخاد چیکارر؟
پارت ۲۷
دیانا یهو زد زیر گریه
ارسلان: چیشدد؟؟(با نگرانی)
دیانا داشت گریه میکرد
دیانا: م..ن..من. بهت دروغ گفتم
ارسلان: چی میگی؟؟؟
دیانا: بابام اصلا کسیو نکشته ارسلان..
ارسلان: چی؟؟؟؟ اشکاتو پاک کن دارم دیوونه میشم خداااااااا
دیانا: بابام قمار کرده و پولی که باخته خیلیی بالا بوده
ارسلان: چرا داری چرت پرت میگی؟؟؟
دیانا: گوش کن
دیانا: رضا به جای پول قمار منو از بابام خواسته بابامم منو بهش داده یعنی اینکه الان من مال رضایم
تو اینو گفت
زدم تو گوشش
دیانا: رضا منو واسه ازدواج نمیخاد ارسلان..
ارسلان: چیی میگی؟دارم دیگه روانی میشمم یعنی تو بازیچه ی دست باباتی؟.
دیانا: اره این رضا خودش زن داره
ارسلان: اگه زن داره تو رو میخاد چیکارر؟
۲۹.۴k
۲۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.