دیانا: میفروشه به عراقیااا
دیانا: میفروشه به عراقیااا
الان داره سیاه بازی میکنه که مثلا منو اون نامزدیم بعدش باهم ازدواج میکنیم اون نمیدونم من از همه چی خبر دارم ارسلان . ارسلان کمکم کن
ارسلان: یعنی الان اون نمیدونه تو خبر داریی؟؟
دیانا: نه
ارسلان: اشکاتو پا کن ، من یک نقشه دارم برو از بابات و این پسره شکایت کن
دیانا: چیی؟؟؟؟؟
ارسلان: مگه کری(با داد)
ارسلان: ببخشید سرت داد کشیدم اعصابم خورد شد
دیانا: من ن.....می.ت....و.نم
ارسلان: گفتم گریه نکن دیگه یعنی چی نمیتونی؟؟میخای خودتو بدبخت کنی؟؟
دیانا: اگه شکایت کنم پای بابامم گیره ارسلان چی میگی نمیشه که از بابام شکایت کنم هر چی باشه بابام...هه
ارسلان: ولی راه دیگه ای نداریم
دیانافقط گریه میکرد
دیانا رو بغلش کردمو اشکاشو پاک کردم
ارسلان: بهت قول میدم نذارم هیچکی تو رو از من بگیره قول میدم
دیانا: قول زنونه
ارسلان: قول مردونه
دیانا: زن حرفش
ارسلان: مرد حرفش
الان داره سیاه بازی میکنه که مثلا منو اون نامزدیم بعدش باهم ازدواج میکنیم اون نمیدونم من از همه چی خبر دارم ارسلان . ارسلان کمکم کن
ارسلان: یعنی الان اون نمیدونه تو خبر داریی؟؟
دیانا: نه
ارسلان: اشکاتو پا کن ، من یک نقشه دارم برو از بابات و این پسره شکایت کن
دیانا: چیی؟؟؟؟؟
ارسلان: مگه کری(با داد)
ارسلان: ببخشید سرت داد کشیدم اعصابم خورد شد
دیانا: من ن.....می.ت....و.نم
ارسلان: گفتم گریه نکن دیگه یعنی چی نمیتونی؟؟میخای خودتو بدبخت کنی؟؟
دیانا: اگه شکایت کنم پای بابامم گیره ارسلان چی میگی نمیشه که از بابام شکایت کنم هر چی باشه بابام...هه
ارسلان: ولی راه دیگه ای نداریم
دیانافقط گریه میکرد
دیانا رو بغلش کردمو اشکاشو پاک کردم
ارسلان: بهت قول میدم نذارم هیچکی تو رو از من بگیره قول میدم
دیانا: قول زنونه
ارسلان: قول مردونه
دیانا: زن حرفش
ارسلان: مرد حرفش
۲۰.۲k
۲۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.