تو را
تو را
به شعرِ آفتاب
صدا کردم
آمدی.
در حضورِ آفتاب
سوگند خوردیم که بمانیم
و
به شانه های بی دریغِ عشق
تکیه زدیم
یادت باشد
من یکی
دلِ رفتن ندارم
می مانم
می مانم.
به شعرِ آفتاب
صدا کردم
آمدی.
در حضورِ آفتاب
سوگند خوردیم که بمانیم
و
به شانه های بی دریغِ عشق
تکیه زدیم
یادت باشد
من یکی
دلِ رفتن ندارم
می مانم
می مانم.
۴۴۷
۲۰ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.