:چرا همچین قانونی رو اضافه کردی؟
_:چرا همچین قانونی رو اضافه کردی؟
دختری با تیپ مشکی و قد بلندی کاملا جدی و با جرعت سوالشو پرسید و اما شو که جدی تر و سرد تر جواب داد
شوگا:نمیخوام هیچ انحرافاتی به وجود بیاد....فک کنم میتونی منظورمو بفهمی
_:ولی با نظارت این همه مافیا و بادیگارد ها و دوربین ها فک نکنم انحرافاتی به وجود بیاد
جیمین که متوجه زبون دراز و با جرعت دختر شده بود تصمیم گرفت اینبار خودش جواب بده و خودی نشون بده
جیمین:ولی یک دزد اگه بخواد چیزی رو بدزده اگه هزارتا پلیس هم اطرافش باشه وسیله رو میدزده...اینطور نیست؟
جیمین جواب خوب و دندون شکننده ای داد ولی مگه میشه این دختر پا پس بکشه؟
_:درسته...پس تو فینال میبینمت...آقای دزد
جیمین:میبینمت البته اگه تونستی تا فینال بیای خانم زبون دراز
همه با تعجب به جیمین نگاه میکردن....مگه جیمین کی بود که همچین جواب هایی به دختر بزرگترین مافیای ایتالیا میداد؟
شاید هنوز نفهمیدن جیمین دقیقا کیه....شاید کمتر از این دختر نبود!
_:کنجکاوم بدونم کی هستی؟اولین باره میبینمت!
شوگا:پسر منه....امشب میخوام بهتون پسرم رو معرفی کنم...جیمین پسر آگوست دی
همه ی جمع متعجب تر از قبل شدن....پسر آگوست دی؟آگوست دی پسر داشت مگه؟چرا الان نشونش داد چرا از قبل معرفیش نکرد؟
سوالات زیادی تو ذهنشون میگذشت
_:چرا الان معرفیش کردی؟چرا از قبل معرفیش نکرده بودی؟
جیمین:انگاری چیزی آزارت میده....خیلی سوال میپرسی
و اما جمعیتی که نمیتونستن جواب های جیمین رو هضم کنن و نه حتی جرعتشو
_:امسال همه چی مرموز تر از بقیه سالهاست
جیمین:تازه یک ساعت از مهمونی گذشته زود فهمیدی همه چی مرموزه؟
_:از همون ساعت اول همه چی مبهم بود
شوگا:بحث رو کشش ندید...و اما شما خانم ونتورا...به دلایلی که لازم نمیبینم توضیح بدم ترجیح دادم پسرم رو بهتون معرفی نکنم اما امسال خاستم باهاش آشنا بشید...بهتره رو بازی تمرکز کنید تا چیزای دیگه
_:برنده ی بازی مشخصه آگوست دی
شوگا:تو ایم بازی هیچی مشخص نیست خانم ونتورا برای مثال میشه به پارسال اشاره کرد
اخمای دختره توهم رفت و میشد از چشماش اعصاب خورد شده اش رو خوند...مگه پارسال چیشده که اینقدر اعصابشو بهم زد
_:همینطوره آگوست دی... امیدوارم تو این راه مشکلی پیش نیاد
شوگا:همچنین خانم ونتورا
نگاه های عصبی که با سردی و جدی ترکیب میشد رو از همدیگه گرفتن و به بقیه مهمونی رسیدن
دختری با تیپ مشکی و قد بلندی کاملا جدی و با جرعت سوالشو پرسید و اما شو که جدی تر و سرد تر جواب داد
شوگا:نمیخوام هیچ انحرافاتی به وجود بیاد....فک کنم میتونی منظورمو بفهمی
_:ولی با نظارت این همه مافیا و بادیگارد ها و دوربین ها فک نکنم انحرافاتی به وجود بیاد
جیمین که متوجه زبون دراز و با جرعت دختر شده بود تصمیم گرفت اینبار خودش جواب بده و خودی نشون بده
جیمین:ولی یک دزد اگه بخواد چیزی رو بدزده اگه هزارتا پلیس هم اطرافش باشه وسیله رو میدزده...اینطور نیست؟
جیمین جواب خوب و دندون شکننده ای داد ولی مگه میشه این دختر پا پس بکشه؟
_:درسته...پس تو فینال میبینمت...آقای دزد
جیمین:میبینمت البته اگه تونستی تا فینال بیای خانم زبون دراز
همه با تعجب به جیمین نگاه میکردن....مگه جیمین کی بود که همچین جواب هایی به دختر بزرگترین مافیای ایتالیا میداد؟
شاید هنوز نفهمیدن جیمین دقیقا کیه....شاید کمتر از این دختر نبود!
_:کنجکاوم بدونم کی هستی؟اولین باره میبینمت!
شوگا:پسر منه....امشب میخوام بهتون پسرم رو معرفی کنم...جیمین پسر آگوست دی
همه ی جمع متعجب تر از قبل شدن....پسر آگوست دی؟آگوست دی پسر داشت مگه؟چرا الان نشونش داد چرا از قبل معرفیش نکرد؟
سوالات زیادی تو ذهنشون میگذشت
_:چرا الان معرفیش کردی؟چرا از قبل معرفیش نکرده بودی؟
جیمین:انگاری چیزی آزارت میده....خیلی سوال میپرسی
و اما جمعیتی که نمیتونستن جواب های جیمین رو هضم کنن و نه حتی جرعتشو
_:امسال همه چی مرموز تر از بقیه سالهاست
جیمین:تازه یک ساعت از مهمونی گذشته زود فهمیدی همه چی مرموزه؟
_:از همون ساعت اول همه چی مبهم بود
شوگا:بحث رو کشش ندید...و اما شما خانم ونتورا...به دلایلی که لازم نمیبینم توضیح بدم ترجیح دادم پسرم رو بهتون معرفی نکنم اما امسال خاستم باهاش آشنا بشید...بهتره رو بازی تمرکز کنید تا چیزای دیگه
_:برنده ی بازی مشخصه آگوست دی
شوگا:تو ایم بازی هیچی مشخص نیست خانم ونتورا برای مثال میشه به پارسال اشاره کرد
اخمای دختره توهم رفت و میشد از چشماش اعصاب خورد شده اش رو خوند...مگه پارسال چیشده که اینقدر اعصابشو بهم زد
_:همینطوره آگوست دی... امیدوارم تو این راه مشکلی پیش نیاد
شوگا:همچنین خانم ونتورا
نگاه های عصبی که با سردی و جدی ترکیب میشد رو از همدیگه گرفتن و به بقیه مهمونی رسیدن
۸.۲k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.