کوچه
#کوچه
بی تو ، #مهتاب شبی نیست در این کوچه دگر
ماه هم ، #غمزده از کوچه ی ما کرده حذر
کوچه را #حسرت یک #رایحه از پیرهن ات
کشت ، اما نشد از عطر #دل انگیز خبر
یاد آن آب روان پای #تو را شست ، بخیر
خشک شد از غم #هجران تو در وقت سفر
آن درختی که برآن #نقش دو دل دست تو زد
دودل از باور #دلدادگی آید به نظر
باورت هست که #شادی دگر از کوچه ی ما
رفت و جغدی شده در باور ما مرغ سحر?
ای سفر کرده تو را دست #خدا دادم و بس
با رقیبم همه ایام تو چون #شهد و شکر
گر شبی یاد #من ای مونس #جان بر تو گذشت
مطمئن باش که جز #عشق توام نیست به سر
ترسم این ست #بیایی و ببینی که دگر
نوشداروی #نفسهای تو را نیست اثر
#عاشقانه
#ماریا_رادمهر
بی تو ، #مهتاب شبی نیست در این کوچه دگر
ماه هم ، #غمزده از کوچه ی ما کرده حذر
کوچه را #حسرت یک #رایحه از پیرهن ات
کشت ، اما نشد از عطر #دل انگیز خبر
یاد آن آب روان پای #تو را شست ، بخیر
خشک شد از غم #هجران تو در وقت سفر
آن درختی که برآن #نقش دو دل دست تو زد
دودل از باور #دلدادگی آید به نظر
باورت هست که #شادی دگر از کوچه ی ما
رفت و جغدی شده در باور ما مرغ سحر?
ای سفر کرده تو را دست #خدا دادم و بس
با رقیبم همه ایام تو چون #شهد و شکر
گر شبی یاد #من ای مونس #جان بر تو گذشت
مطمئن باش که جز #عشق توام نیست به سر
ترسم این ست #بیایی و ببینی که دگر
نوشداروی #نفسهای تو را نیست اثر
#عاشقانه
#ماریا_رادمهر
۲.۷k
۳۱ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.