دیدنت در همهی راه معما شده است

دیدنت در همه‌ی راه معما شده است
تو کجا؟ نیزه کجا؟ وای! چه با ما شده است

دیدنت سخت، ولی سخت‌تر از آن این است
باز هم حرمله سرگرم تماشا شده است

باورم نیست که بالای سرم می‌خندی
دل من سوخته‌تر از دل لیلا شده است

حجم تیری که علمدار زمین‌گیرش شد
باورم نیست که در حنجره‌ات جا شده است

کاش آرام رود قافله تا خواب روی
بعد من نوبت لالایی زهرا(س) شده است

کاش آرام رود تا که نیفتی از نی
ولی افسوس سر رأس تو دعوا شده است

نیزه‌داری که تو را می‌برد، این را می‌گفت
باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است
دیدگاه ها (۴۳)

عمرت به شیوه ی باران پر از تکرار طراوت باد "میلادت مبارک"***...

عهد کردم در عزایت مبتلا باشم، نشد اربعین، پای برهنه، کربلا ب...

ریشه دار باش …ریـــشه ی تو ، فـــــهم توست ،یک سنگ به اندازه...

فریدون مشیری؛دلم غمگین تر از هر شب، دو چشمم باز بی خواب است....

<><><><><><><><><><>﷼ نامه ای به جهان !!گفته بودی که بیایی ت...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط