پارت آخر😭🫠🪷
پارت آخر😭🫠🪷
پارت ⁸/⁸
________________________
Lisa :
بیا اینجا ببینم (داد زدن و دویدن دنبال جین )
شکر رو میخواستی اون موقع بخوری ک داشتی میبردیش خونه سگگگگگ زردددد
ک.ث.اف.ت میمون
jin:
هیونگ حلالم کن نجاتم بدهههه
Namjoon:
بچه ها برین خونه من میرم این سگ و گربه رو از هم جدا کنم خدافظ ...
لیسا بیا اینجا ولش کن بد بختو شکر خورد دید سینگل ب گور داره میشه این کارو کرد ولش کن ... (گرفتن لیسا ) گرفتمت
Lisa:
ولم کن جرش بدم ...
jin:
مرسی هیونگ
Lisa:
هویی ... مواظب جیسو اونی من باش فهمیدی دیگه کاریت ندارم ...
بریمخونه نامجون ...
تو هم بیا زنت رو ببر ...
Namjoon:
بریمعشقم ...
Jin :
بریممنم عشقم رو بیارم ...
★ رسیدن خونه و و جین زنش رو برداشت و رفتن خونه چند ماه بعد هم از جیسو خواستگاری کرد و بعد از یک ماه هم عروسی گرفتن ...
[سال ²⁰²⁴ ]
امسال تازه جیسو و جین صاحب بچه شدن و بقیه اعضا هم ازدواج کردن یوجین دیگه ¹⁵ سالش شده بود ... ( دقت کنید دارم از سال ²⁰¹² مینویسم ک یوجین اون سال ³ ساله بود )
Lisa :
غذا رو درست کردم دیدم پدر پسر دارن هم دیگه رو دنبال میکنن
" باز شما دوتا چتون شده ؟"
Yojin:
مامان ... (قایم شدن پشت لیسا ) بابا میگه پیشت نخوابم ... بغلت نکنم بزارم اون اینکار ها رو بکنه ...
Namjoon :
راست میگم
Lisa:
وایسین وایسین وایسن هر دوتا تون راست میگین ولی الان دارین سر من دعوا میکنین ...؟ وای خدا من چقدر خاطر خا دارم (خندیدن )
Namjoon:
لیسا تو پر روش کردی تحویل بگیر
Lisa :
بچم ب این خوبی چی کارش داری ؟
Yojin:
(لیسا رو از پشت بغل میکنه ) 😛دیدی مامان طرفمنه !
Namjoon:
پسره ی پر رو فقد من حق دارم مامانت رو اونجوری بغل کنم ... لیسا ی چی بهش بگو دیگه !
Lisa:
چیزی ندارم بگم
Namjoon:
( میذاره میره تو اتاق )
Lisa:
(نامجون داره ب پنجره نگاه میکنه بعد لیسا از پشت بغلشمیکنه ) قهر نکن باهام عشقم ... !
Namjoon:
شرط داره !
Lisa:
چ شرطی ؟
Namjoon:
دیگه پیش یوجین خواب بغلش هم نکن تا خودم اجازه بدم حتی وقتی قهر هستیم پیشش نخواب اگه بغلم کنی خودم آشتی میکنم باشه ...
لیسا خنده ای کرد و قبول ...
باهم غذا خوردن و دوباره همون آش و همون کاسه باز هم قهر و آشتی ...
" قهر و آشتی های دو عاشق ب نبودن کنار هم می ارزد اگر عاشق هستید کنار هم بمانید ، همین کنار همماندن ها امید زندگی را لحظه ب لحظه بیشتر می کند "
★END★
=====================
میدونم ک قسمت ب قسمتش رو ریدم واقعا عذر میخوام ...
ولی خودم این فیک رو دوست داشتم اگ بد شد حلالم کنید فردا سخت ترین امتحانم رو دارم قشنگا 🫶🦋🌱🤍
پارت ⁸/⁸
________________________
Lisa :
بیا اینجا ببینم (داد زدن و دویدن دنبال جین )
شکر رو میخواستی اون موقع بخوری ک داشتی میبردیش خونه سگگگگگ زردددد
ک.ث.اف.ت میمون
jin:
هیونگ حلالم کن نجاتم بدهههه
Namjoon:
بچه ها برین خونه من میرم این سگ و گربه رو از هم جدا کنم خدافظ ...
لیسا بیا اینجا ولش کن بد بختو شکر خورد دید سینگل ب گور داره میشه این کارو کرد ولش کن ... (گرفتن لیسا ) گرفتمت
Lisa:
ولم کن جرش بدم ...
jin:
مرسی هیونگ
Lisa:
هویی ... مواظب جیسو اونی من باش فهمیدی دیگه کاریت ندارم ...
بریمخونه نامجون ...
تو هم بیا زنت رو ببر ...
Namjoon:
بریمعشقم ...
Jin :
بریممنم عشقم رو بیارم ...
★ رسیدن خونه و و جین زنش رو برداشت و رفتن خونه چند ماه بعد هم از جیسو خواستگاری کرد و بعد از یک ماه هم عروسی گرفتن ...
[سال ²⁰²⁴ ]
امسال تازه جیسو و جین صاحب بچه شدن و بقیه اعضا هم ازدواج کردن یوجین دیگه ¹⁵ سالش شده بود ... ( دقت کنید دارم از سال ²⁰¹² مینویسم ک یوجین اون سال ³ ساله بود )
Lisa :
غذا رو درست کردم دیدم پدر پسر دارن هم دیگه رو دنبال میکنن
" باز شما دوتا چتون شده ؟"
Yojin:
مامان ... (قایم شدن پشت لیسا ) بابا میگه پیشت نخوابم ... بغلت نکنم بزارم اون اینکار ها رو بکنه ...
Namjoon :
راست میگم
Lisa:
وایسین وایسین وایسن هر دوتا تون راست میگین ولی الان دارین سر من دعوا میکنین ...؟ وای خدا من چقدر خاطر خا دارم (خندیدن )
Namjoon:
لیسا تو پر روش کردی تحویل بگیر
Lisa :
بچم ب این خوبی چی کارش داری ؟
Yojin:
(لیسا رو از پشت بغل میکنه ) 😛دیدی مامان طرفمنه !
Namjoon:
پسره ی پر رو فقد من حق دارم مامانت رو اونجوری بغل کنم ... لیسا ی چی بهش بگو دیگه !
Lisa:
چیزی ندارم بگم
Namjoon:
( میذاره میره تو اتاق )
Lisa:
(نامجون داره ب پنجره نگاه میکنه بعد لیسا از پشت بغلشمیکنه ) قهر نکن باهام عشقم ... !
Namjoon:
شرط داره !
Lisa:
چ شرطی ؟
Namjoon:
دیگه پیش یوجین خواب بغلش هم نکن تا خودم اجازه بدم حتی وقتی قهر هستیم پیشش نخواب اگه بغلم کنی خودم آشتی میکنم باشه ...
لیسا خنده ای کرد و قبول ...
باهم غذا خوردن و دوباره همون آش و همون کاسه باز هم قهر و آشتی ...
" قهر و آشتی های دو عاشق ب نبودن کنار هم می ارزد اگر عاشق هستید کنار هم بمانید ، همین کنار همماندن ها امید زندگی را لحظه ب لحظه بیشتر می کند "
★END★
=====================
میدونم ک قسمت ب قسمتش رو ریدم واقعا عذر میخوام ...
ولی خودم این فیک رو دوست داشتم اگ بد شد حلالم کنید فردا سخت ترین امتحانم رو دارم قشنگا 🫶🦋🌱🤍
۹.۱k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.