پارت
پارت ۳
ویو ته:
علامت تهیونگ& علامت×جونگ کوک)
&:هی کوک
×:ها..چیه
&:چرا اون دختر بیچاره رو کتک زدی
اون فقط...
×:فقط چییی(خیلی بلند)
اون برده منه هر کار میخوام میکنم
&:برده یا زیر خوابه(خیلی بلند)
×:.....زیر خوابه اره درسته هر کار خواستم باهاش میکنم به تو هم ربطی نداره
&:کوک
×:هوم؟
&:دارو هات رو میخوری....گزاشتیشون کنار
(کوک مشکل کنتر عصاب داره)
×:چی....به تو چه وااا
&:اره گذاشتی کنار....برا همین اون زیر دستت رو اون روز عصبی شدی زدی کوشتیش فک کردم اتفاق خیلی بدی افتاده بود.............کجان؟
×:چیا؟!
&:قرصا
×:تو کشو اتاق کارم(سرش پایینه و زیر لب گفت)
رفتم تو اتاق کارش از تو کشو قرص ها رو بر داشتم رفتم یه لیوان اب هم اوردم و رفتم پیشش
&:بخور....فردا هم میریم پیش دکترت
قرص رو خورد
داشتم میرفتم سمت در که گفت
×:من دکتر نمیام دکتره خودش دیوونس
&:میای
و در رو باز کردم که برم گفت
×:بهت قول نمیدم
بعد رفتم بیرون
ویو یوری:
یه صدایی اومد کم کم چشمام رو باز کردم
؟: بیدار شو
+:شما کی هستی؟(خواب الود)
؟:بیدار شو برو دستشویی کارات رو انجام بده بیا
یه دختر بود و با لهنش و قیافش احساس کردم خیلی رو مخ باید باشه
بلند شدم برم دستشویی که نگاهم به کیفم خورد
از دیروز صبح تا الان حتی یه نخ سیگارم نکشیدم
رفتم تو دستشویی یه نخ سیگار کشیدم
بعد کارام رو کردم رفتم بالا که اون دختر رو مخه رو دیدم
؟:اوه اومدی دیر کردی(سرد)
تعجب کردم داشتم فک میکردم چرا انقدر سرده مگه چیکارش کردم که یهو...
ادامه دارد...
انچه خواهید خوند:
×:اینجا چیکار میکنی؟
............
+:هی ولم کن
..........
&:دیدی دکتر چه گفت انقدر لجبازی نکن دیگه
...........
؟:اهای هر*زه
ویو ته:
علامت تهیونگ& علامت×جونگ کوک)
&:هی کوک
×:ها..چیه
&:چرا اون دختر بیچاره رو کتک زدی
اون فقط...
×:فقط چییی(خیلی بلند)
اون برده منه هر کار میخوام میکنم
&:برده یا زیر خوابه(خیلی بلند)
×:.....زیر خوابه اره درسته هر کار خواستم باهاش میکنم به تو هم ربطی نداره
&:کوک
×:هوم؟
&:دارو هات رو میخوری....گزاشتیشون کنار
(کوک مشکل کنتر عصاب داره)
×:چی....به تو چه وااا
&:اره گذاشتی کنار....برا همین اون زیر دستت رو اون روز عصبی شدی زدی کوشتیش فک کردم اتفاق خیلی بدی افتاده بود.............کجان؟
×:چیا؟!
&:قرصا
×:تو کشو اتاق کارم(سرش پایینه و زیر لب گفت)
رفتم تو اتاق کارش از تو کشو قرص ها رو بر داشتم رفتم یه لیوان اب هم اوردم و رفتم پیشش
&:بخور....فردا هم میریم پیش دکترت
قرص رو خورد
داشتم میرفتم سمت در که گفت
×:من دکتر نمیام دکتره خودش دیوونس
&:میای
و در رو باز کردم که برم گفت
×:بهت قول نمیدم
بعد رفتم بیرون
ویو یوری:
یه صدایی اومد کم کم چشمام رو باز کردم
؟: بیدار شو
+:شما کی هستی؟(خواب الود)
؟:بیدار شو برو دستشویی کارات رو انجام بده بیا
یه دختر بود و با لهنش و قیافش احساس کردم خیلی رو مخ باید باشه
بلند شدم برم دستشویی که نگاهم به کیفم خورد
از دیروز صبح تا الان حتی یه نخ سیگارم نکشیدم
رفتم تو دستشویی یه نخ سیگار کشیدم
بعد کارام رو کردم رفتم بالا که اون دختر رو مخه رو دیدم
؟:اوه اومدی دیر کردی(سرد)
تعجب کردم داشتم فک میکردم چرا انقدر سرده مگه چیکارش کردم که یهو...
ادامه دارد...
انچه خواهید خوند:
×:اینجا چیکار میکنی؟
............
+:هی ولم کن
..........
&:دیدی دکتر چه گفت انقدر لجبازی نکن دیگه
...........
؟:اهای هر*زه
- ۵.۱k
- ۱۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط