عشق بی پایان
عشق بی پایان
جئون . بخدا تو ک.صخلی [خنده]
تهیونگ. تازه فهمیدی بیب تازه مونده
جئون . اییی خدا ترسیدم[بترس بترس]
ک.م زنگ زد به تهیونگ اول و بعد به جئون
ک.م . سلام تهیونگ
تهیونگ.سلام
ک.م. میشه بیای اینجا کادت داریم
تهیونگ. اوکیه الان اماده میشم میام
ک.م به جئون زنگ زد
ک.م . سلام چطوری بچه
جئون . چند بار بگم بچه نیستم من دازم میرم تو ۲۷ سال
ک.م . باشه فهمیدیم بزرگی بیا اینجا یه سری کارا هست باید با اعضا باهم انجام بدید
جئون. اوک الان میام
ک.م . باش بای
جئون . بای
تهیونگ. همیشه با یکی انقدر گرم میگیری خوشم نمیاد من
جئون . چیه مگ رئسم خوب
تهیونگ . باشه بابا فهمیدم
تهیونگ و جئون باهم رفتن ک.م تا ببینن چی شده
تهیونگ . جئون
جئون . بله بیب
تهیونگ . مسدونم با ک.م گرم میگیری ولی احدقلا با اعضا گرم نگیر
جئون . باشه بیب این چه حرفیه خب
تهیونگ . اومید وارم
جئون . نگران نباش بیب
تهیونگ و جئون باهم رسیدن ک.م و الان رفتن داخل شرکت که دیدن اعضا اونجا بودن
جئون.سلام بچه ها
تهیونگ . سلام برو بچ
اعضا سلام
جیمین یهو رفت جئون و بغل کرد و تهیونگ حصودی میکرد
جیمین . جئون جونم تولدت نزدیک هاااا
جئون مگ الان تو چه ماهی هستیم؟
جیمن . واقعا که خیلی خنگی ادو سه روز دیگ میشه ۱ سپتامبر
جئون . واقعا به هر حال کسی رو ندارم برام کادو بگیره
تهیونگ که میخواست بگه من هستم که یهو جیمین پرید وسط
جیمین . تا منو داری قم نداری من اینجا چیکارم داش
که تهیونگ حرصی شد
تهیونگ . یه لحظه میای جئون
جئون . باشه اومدم
تهیونگ و جئون رفتن تو یه اتاق خالی که تازه میخواستن رنگش کنن و وقتی که جئون رفت تو تهیونگ درو ققل کردو جئون کوبید به دیوار
تهیونگ. مگ نگفتم دوست ندارم کسی بهت بچسبه
جئون . ت..ته ..تهیونگ گوش کن
تهیونگ چون اعصبی بود ازش ل.ب گرفت
جئون . امممممم
تهیونگ . خودت خواستی
))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
امید وارم دوست داشته باشید بقیه شو پارت ۵ ببینید # تهکوک
جئون . بخدا تو ک.صخلی [خنده]
تهیونگ. تازه فهمیدی بیب تازه مونده
جئون . اییی خدا ترسیدم[بترس بترس]
ک.م زنگ زد به تهیونگ اول و بعد به جئون
ک.م . سلام تهیونگ
تهیونگ.سلام
ک.م. میشه بیای اینجا کادت داریم
تهیونگ. اوکیه الان اماده میشم میام
ک.م به جئون زنگ زد
ک.م . سلام چطوری بچه
جئون . چند بار بگم بچه نیستم من دازم میرم تو ۲۷ سال
ک.م . باشه فهمیدیم بزرگی بیا اینجا یه سری کارا هست باید با اعضا باهم انجام بدید
جئون. اوک الان میام
ک.م . باش بای
جئون . بای
تهیونگ. همیشه با یکی انقدر گرم میگیری خوشم نمیاد من
جئون . چیه مگ رئسم خوب
تهیونگ . باشه بابا فهمیدم
تهیونگ و جئون باهم رفتن ک.م تا ببینن چی شده
تهیونگ . جئون
جئون . بله بیب
تهیونگ . مسدونم با ک.م گرم میگیری ولی احدقلا با اعضا گرم نگیر
جئون . باشه بیب این چه حرفیه خب
تهیونگ . اومید وارم
جئون . نگران نباش بیب
تهیونگ و جئون باهم رسیدن ک.م و الان رفتن داخل شرکت که دیدن اعضا اونجا بودن
جئون.سلام بچه ها
تهیونگ . سلام برو بچ
اعضا سلام
جیمین یهو رفت جئون و بغل کرد و تهیونگ حصودی میکرد
جیمین . جئون جونم تولدت نزدیک هاااا
جئون مگ الان تو چه ماهی هستیم؟
جیمن . واقعا که خیلی خنگی ادو سه روز دیگ میشه ۱ سپتامبر
جئون . واقعا به هر حال کسی رو ندارم برام کادو بگیره
تهیونگ که میخواست بگه من هستم که یهو جیمین پرید وسط
جیمین . تا منو داری قم نداری من اینجا چیکارم داش
که تهیونگ حرصی شد
تهیونگ . یه لحظه میای جئون
جئون . باشه اومدم
تهیونگ و جئون رفتن تو یه اتاق خالی که تازه میخواستن رنگش کنن و وقتی که جئون رفت تو تهیونگ درو ققل کردو جئون کوبید به دیوار
تهیونگ. مگ نگفتم دوست ندارم کسی بهت بچسبه
جئون . ت..ته ..تهیونگ گوش کن
تهیونگ چون اعصبی بود ازش ل.ب گرفت
جئون . امممممم
تهیونگ . خودت خواستی
))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
امید وارم دوست داشته باشید بقیه شو پارت ۵ ببینید # تهکوک
- ۱.۹k
- ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط