part 1 : عشق مرگ بار من
part 1 : عشق مرگ بار من
.ت ویو:
+مثل همیشه تو کافه کار می‌کردم روز خوبی بود حس خوبی داشتم به امروز انگار روز خواصی بود در کافه باز شد و مثل همیشه آقای کیم وارد سالن کافه شدن اولش نگاه سردی داشت ولی وقتی منو دید لبخند همیشه گیش رو زد
+خوش اومدید آقای کیم
_خیلی ممنون
+همون همیشه گی؟
_بلع
+حتما!!
جین ویو:
_مثل همیشه رفتم به کافه فقط برای دیدینش اون دختر خیلی قشنگ و مهربونه مثل همیشه کیک های که خودش درست می‌کرد رو برام آورد
ا.ت ویو:
+کیک آقای کیم رو براشون بردم و وقتی خواستم برگردم چند تا دختر بم خوردن و قهوشون ریخت روم با اینکه قفسه سینم میسوخت ولی لبخند زدم و ببخشید کوچیکی گفتم که دختره دستم گرفت
+بفرمایید؟
دختره: آوی هرزه خانم ( بسیار شرمسارم از گفتن این کلمه ببخشی )
+ببخشید
دختر: زود باش واسم قهوه بیار مال خودم حیف تو شد هرزه خانم
+چشم ریزی گفتم و رفتم براش قهوره بیارم
.ت ویو:
+مثل همیشه تو کافه کار می‌کردم روز خوبی بود حس خوبی داشتم به امروز انگار روز خواصی بود در کافه باز شد و مثل همیشه آقای کیم وارد سالن کافه شدن اولش نگاه سردی داشت ولی وقتی منو دید لبخند همیشه گیش رو زد
+خوش اومدید آقای کیم
_خیلی ممنون
+همون همیشه گی؟
_بلع
+حتما!!
جین ویو:
_مثل همیشه رفتم به کافه فقط برای دیدینش اون دختر خیلی قشنگ و مهربونه مثل همیشه کیک های که خودش درست می‌کرد رو برام آورد
ا.ت ویو:
+کیک آقای کیم رو براشون بردم و وقتی خواستم برگردم چند تا دختر بم خوردن و قهوشون ریخت روم با اینکه قفسه سینم میسوخت ولی لبخند زدم و ببخشید کوچیکی گفتم که دختره دستم گرفت
+بفرمایید؟
دختره: آوی هرزه خانم ( بسیار شرمسارم از گفتن این کلمه ببخشی )
+ببخشید
دختر: زود باش واسم قهوه بیار مال خودم حیف تو شد هرزه خانم
+چشم ریزی گفتم و رفتم براش قهوره بیارم
۶.۰k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.