ایدل مورد علاقم pt24
pt24
»»»»
داشتیم شام میخوردیم
ا ت: داداش چه خبر از جنیو بقیه حالشون خوبه؟
مینگ یو: اوهوم وری حسابی نگرانت بودن دیگه هر موقع هر جا میری حواستو جمع کن
ا ت: چشم
یانگ: هی ا ت دستبندت چه قشنگه
ا ت: ممنون بخاطره همین دسبنده گم شدم*خنده
ا ت: جیمین تو چرا غذا نمیخوری؟!
ویو جیمین
تمام مدت محوه ا ت بودم وقتی غذا میخورد عینه بچه میشد
جیمین: عام من نمیخورم سیرم*لبخند
شوگا زد به بازوم
شوگا: تو که داشتی از گشنگی میمردی
جیمین: چیزه وقتی رفتم بیرون یه چیزی خوردم
کوک: چقدر پررو واسه ی ماهم میخردی تازه نوشیدنیم نخریدی
جیمین: اگه نوشیدنیم میخریدم چی به تو میرسید تنها فقط بهت شیرموز میدادیم
کوک: هی من دیگه بچه نیستم
تهیونگ: اهان باشه تو خوبی
ا ت: هی بیخیال شما مثلا باید واسه برنامه اماده شین خیره سرتون دو روز دیگه مراسمه گرمیه میخواین کره رو با مشروب سر بلند کنین؟
جین: به عجب سخنی
نامجون: ایول ا ت
ا ت: بیخیال اهنگ اجرای گرمی چیه؟
نامجون: ما پارسال دینامیتو اجرا کردیم امسال میخوایم باترو اجرا کنیم
ا ت: اهان باترو شنیدم خب راستش اولین اهنگیه که ازتون شنیدم
کوک: جدا ینی مارو از اون موقعس میشناسی
ا ت: تغریبا
««««
مینگ یو: عومم ببینم شما خوابتون نمیاد
کوک: تازه اولای شبه ساعت...
کوک: ساعت 12 تازه
مینگ یو: من که میرم بخوابم
نامی: منم خوابم میاد
جین: منم قرص خوردم تا بخوتبم الان بیهوش میشم
تا مینگ یو میخواست بره برگشت
مینگ یو: راستی ا ت تو کجا میخوابی
ا ت: عام خب چند تا... اتاق داریم؟
جی هوپ: فقط 5
ا ت: خب منم پیشه یانگ میخوابم
یانگ: اما من پیشه چیز میخوابم
ا ت: چیز؟
یانگ: چیز دیگه؟
چی؟ منظورش تهیونگه؟
ا ت: عا نه نه نه نمیزارم
ا ت: عن نخور باید پیشه هم بخوابیم
یانگ: هاه خیله خب
ا ت: بی تربیت منحرف*زیر لب
تهیونگ: خب من مثله همیشه پیشه جیمین میخوابم
مینگ یو: باشه فقط نمیخوام که دردسر درست کنین
مینگ یو رفت.
کوک: ولی خب شما خوابتون میاد؟
شوگا: من که میرم
جی هوپ: خب منم کاری ندارم بکنم برم استراحت کنم
کوک: شبتون بخیر
شوگا: شب بخیر
و رفت
جی هوپ: شب بخیر
و رفت
کوک: شما چی؟
یانگ: تو خوابت میاد
ا ت: من؟! نه بابا
کوک: خوبه شما دوتا چی؟
تهیونگ: خب من تو جت زیاد خوابیدم... عومم نه من خوابم نمیاد
جیمین: باشه منم نمیخوابم
تهیونگ: خب میخوای چه دسته گلی به اب بدی؟
کوک بلند شدو رفت تو اشپز خونه
هممون بهش نگاه میکردیم
یانگ: داره چیکار میکنه؟
ا ت: نمـ.نمیدونم
بایه پلاستیکه مشکی برگشت حدس میزدم تو پلاستیک چیه
جیمین: اینا از کجا؟
کوک: هیسسسس اگه هیونگا بفهمن میکشنم
تهیونگ: خب ما حدایل نباید بدونیم این دوتا بطری از کدوم گوری اومده*اروم
کوک: دیگه.... وقتی داشتیم میومدیم هتل خریدم همتون سرگرم عکس گرفتن بودین
یانگ: پرام چطور میتونی انقدر مظلومو زیرک باشی
کوک: دییگه
کوک: گفتم که من بزرگ شدم
جیمین: میدونی مینگ یو هیونگ بفهمه زندت نمیزاره
کوک: اگه نگین بهش نمیفهمه
ا ت: خب وقتی مست کنی به نظرت از بوش نمیفهمه بعدشم داداشم که نفهم نیست
کوک: عاهان به تو نباید اعتماد کرد چون تو خواهرشیو میگی
ا ت: خیله خب بابا لام تاکام هیچی نمیگم ولی من نمیخورم
کوک: چرا؟
یانگ: ا ت از الکل اینجور چیزا خوشش نمیاد نخورده فکر نکنم ظرفیتشم داشته باشه
ا ت: اره تو خوبی تو ظرفیت داری
جیمین: خیله خب دعوا نکنین
جیمین: ا ت تو چی میخوری؟
ا ت: به ون همون شیر موز بدین
کوک: چی؟ من از شیر موزام به هیچکی نمیدم
تهیونگ: خیله خب پس
تهیونگ: مینگ یو هیونگ کوک رفته...
کوک جلو دهنشو گرفت
کوک: باشه باشه باشه میدم
تهیونگ دسته کوکو از دهنش کشید
تهیونگ: خوبه
ا ت و یانگ:*خنده
کوک: به چی میخندین
ا ت: تو هنوز بچه ای
کوک: من بچه نیستم
یانگ*خنده
یانگ: راست میگه ا ت بچه نیست باور کن*خنده
کوک: هی الان داری منو مسخره میکنین؟
ا ت: نه نه
ا ت: یانگ بسه
تهیونگ: جیمین پاشو لیوان بیار با شیرموز
جیمین: باشه
..
ا ت: ممنون
واسه خودشونتث لیوانا الکل ریختن
ا ت: به سلامتی
همه: به سلامتی
من شیرموزمو خوردم بقیشونم الکلشونو، خوردن من اونجا حکم مکنه رو داشتم
«««««
همشون مستو پاتیل بودن
کوک: من یه پرندم.... ارزو... دارم... کنارم... باشی(بخدا چیزه دیگه ای به مغزم نیومد🤣🤦♀️)
جیمین: ا ت؟!
ا ت: بله؟
خوشحال بودم حداقل جیمین سره عقله
جیمین: ات! تو. تو چرا دوتایی؟
ا ت: چی؟
تهیونگ زد پسه گردنه جیمین
تهیونگ: مستی... هیچی... نمیفهمی
عاه خوبه تهی. نگ ظرفیت الکل خوردنو داره
تهیونگ:ات. ات که سه تاست
ات: واههه همشون احمقن
اگه میتونستم از همشون فیلم میگرفتم شاید بشه کسی که به گوشیم دست نمیزنه فیلم بگیرم فردا بهشون نشون بدم چه گندی زدن
..
حالا چجوری ببرمشون تو اتاقشون
جیمینو یانگ که کلن خوابشون برده بود
لایک؟
»»»»
داشتیم شام میخوردیم
ا ت: داداش چه خبر از جنیو بقیه حالشون خوبه؟
مینگ یو: اوهوم وری حسابی نگرانت بودن دیگه هر موقع هر جا میری حواستو جمع کن
ا ت: چشم
یانگ: هی ا ت دستبندت چه قشنگه
ا ت: ممنون بخاطره همین دسبنده گم شدم*خنده
ا ت: جیمین تو چرا غذا نمیخوری؟!
ویو جیمین
تمام مدت محوه ا ت بودم وقتی غذا میخورد عینه بچه میشد
جیمین: عام من نمیخورم سیرم*لبخند
شوگا زد به بازوم
شوگا: تو که داشتی از گشنگی میمردی
جیمین: چیزه وقتی رفتم بیرون یه چیزی خوردم
کوک: چقدر پررو واسه ی ماهم میخردی تازه نوشیدنیم نخریدی
جیمین: اگه نوشیدنیم میخریدم چی به تو میرسید تنها فقط بهت شیرموز میدادیم
کوک: هی من دیگه بچه نیستم
تهیونگ: اهان باشه تو خوبی
ا ت: هی بیخیال شما مثلا باید واسه برنامه اماده شین خیره سرتون دو روز دیگه مراسمه گرمیه میخواین کره رو با مشروب سر بلند کنین؟
جین: به عجب سخنی
نامجون: ایول ا ت
ا ت: بیخیال اهنگ اجرای گرمی چیه؟
نامجون: ما پارسال دینامیتو اجرا کردیم امسال میخوایم باترو اجرا کنیم
ا ت: اهان باترو شنیدم خب راستش اولین اهنگیه که ازتون شنیدم
کوک: جدا ینی مارو از اون موقعس میشناسی
ا ت: تغریبا
««««
مینگ یو: عومم ببینم شما خوابتون نمیاد
کوک: تازه اولای شبه ساعت...
کوک: ساعت 12 تازه
مینگ یو: من که میرم بخوابم
نامی: منم خوابم میاد
جین: منم قرص خوردم تا بخوتبم الان بیهوش میشم
تا مینگ یو میخواست بره برگشت
مینگ یو: راستی ا ت تو کجا میخوابی
ا ت: عام خب چند تا... اتاق داریم؟
جی هوپ: فقط 5
ا ت: خب منم پیشه یانگ میخوابم
یانگ: اما من پیشه چیز میخوابم
ا ت: چیز؟
یانگ: چیز دیگه؟
چی؟ منظورش تهیونگه؟
ا ت: عا نه نه نه نمیزارم
ا ت: عن نخور باید پیشه هم بخوابیم
یانگ: هاه خیله خب
ا ت: بی تربیت منحرف*زیر لب
تهیونگ: خب من مثله همیشه پیشه جیمین میخوابم
مینگ یو: باشه فقط نمیخوام که دردسر درست کنین
مینگ یو رفت.
کوک: ولی خب شما خوابتون میاد؟
شوگا: من که میرم
جی هوپ: خب منم کاری ندارم بکنم برم استراحت کنم
کوک: شبتون بخیر
شوگا: شب بخیر
و رفت
جی هوپ: شب بخیر
و رفت
کوک: شما چی؟
یانگ: تو خوابت میاد
ا ت: من؟! نه بابا
کوک: خوبه شما دوتا چی؟
تهیونگ: خب من تو جت زیاد خوابیدم... عومم نه من خوابم نمیاد
جیمین: باشه منم نمیخوابم
تهیونگ: خب میخوای چه دسته گلی به اب بدی؟
کوک بلند شدو رفت تو اشپز خونه
هممون بهش نگاه میکردیم
یانگ: داره چیکار میکنه؟
ا ت: نمـ.نمیدونم
بایه پلاستیکه مشکی برگشت حدس میزدم تو پلاستیک چیه
جیمین: اینا از کجا؟
کوک: هیسسسس اگه هیونگا بفهمن میکشنم
تهیونگ: خب ما حدایل نباید بدونیم این دوتا بطری از کدوم گوری اومده*اروم
کوک: دیگه.... وقتی داشتیم میومدیم هتل خریدم همتون سرگرم عکس گرفتن بودین
یانگ: پرام چطور میتونی انقدر مظلومو زیرک باشی
کوک: دییگه
کوک: گفتم که من بزرگ شدم
جیمین: میدونی مینگ یو هیونگ بفهمه زندت نمیزاره
کوک: اگه نگین بهش نمیفهمه
ا ت: خب وقتی مست کنی به نظرت از بوش نمیفهمه بعدشم داداشم که نفهم نیست
کوک: عاهان به تو نباید اعتماد کرد چون تو خواهرشیو میگی
ا ت: خیله خب بابا لام تاکام هیچی نمیگم ولی من نمیخورم
کوک: چرا؟
یانگ: ا ت از الکل اینجور چیزا خوشش نمیاد نخورده فکر نکنم ظرفیتشم داشته باشه
ا ت: اره تو خوبی تو ظرفیت داری
جیمین: خیله خب دعوا نکنین
جیمین: ا ت تو چی میخوری؟
ا ت: به ون همون شیر موز بدین
کوک: چی؟ من از شیر موزام به هیچکی نمیدم
تهیونگ: خیله خب پس
تهیونگ: مینگ یو هیونگ کوک رفته...
کوک جلو دهنشو گرفت
کوک: باشه باشه باشه میدم
تهیونگ دسته کوکو از دهنش کشید
تهیونگ: خوبه
ا ت و یانگ:*خنده
کوک: به چی میخندین
ا ت: تو هنوز بچه ای
کوک: من بچه نیستم
یانگ*خنده
یانگ: راست میگه ا ت بچه نیست باور کن*خنده
کوک: هی الان داری منو مسخره میکنین؟
ا ت: نه نه
ا ت: یانگ بسه
تهیونگ: جیمین پاشو لیوان بیار با شیرموز
جیمین: باشه
..
ا ت: ممنون
واسه خودشونتث لیوانا الکل ریختن
ا ت: به سلامتی
همه: به سلامتی
من شیرموزمو خوردم بقیشونم الکلشونو، خوردن من اونجا حکم مکنه رو داشتم
«««««
همشون مستو پاتیل بودن
کوک: من یه پرندم.... ارزو... دارم... کنارم... باشی(بخدا چیزه دیگه ای به مغزم نیومد🤣🤦♀️)
جیمین: ا ت؟!
ا ت: بله؟
خوشحال بودم حداقل جیمین سره عقله
جیمین: ات! تو. تو چرا دوتایی؟
ا ت: چی؟
تهیونگ زد پسه گردنه جیمین
تهیونگ: مستی... هیچی... نمیفهمی
عاه خوبه تهی. نگ ظرفیت الکل خوردنو داره
تهیونگ:ات. ات که سه تاست
ات: واههه همشون احمقن
اگه میتونستم از همشون فیلم میگرفتم شاید بشه کسی که به گوشیم دست نمیزنه فیلم بگیرم فردا بهشون نشون بدم چه گندی زدن
..
حالا چجوری ببرمشون تو اتاقشون
جیمینو یانگ که کلن خوابشون برده بود
لایک؟
۲۲۴.۹k
۱۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.