برشیازیککتاب

📄 #برشی_از_یک_کتاب📚
اگه بچه داشتم، پسر یا دختر، ازش نمیپرسیدم : "مشقهاتو نوشتی یا نه؟"
میگفتم: "خوب عشق کردی؟"
و اگه احیانا هنوز این کارو نکرده بود، فحش بارونش می کردم.
بهش می گفتم: "پس منتظر چی هستی؟ منتظری همه ی دندونهات بریزه؟ ها؟ چی فکر کردی؟ فکر کردی عمرِ نوح داری؟ پس کی می خوای شروع کنی؟ کی؟ وقتی بازنشسته شدی؟ وقتی نصف عمرت هدر رفت؟ محضِ رضای خدا بجنب! برو جلو اگه دلت لرزید! منتظر نشو! امروز که داری زندگی میکنی. فردا شاید یه بمب یه راست بیفته رو کله ت ... وقت داره به سرعت میگذره ...
نکنه بی عشق، سقط شی! برو پیِ عشق!
آدمهایی که توی زندگی، درباره ت قضاوت می کنن، محرومن. مثلِ اونها نباش و زندگی کن! زندگی کن! حساب کتاب نکن ..."


📖 نمایشنامه کافه پولشری
✍ آلن وتز
📚 📚 📚
دیدگاه ها (۲۰)

#بفرمایید_شعرヅمن آسمان پر از ابرهای دلگیرماگر تو دلخوری از م...

#تبریک_ویژه❤ #پرسپولیس=عشششق😍 به امید#قهرمانی💪 #پرسپولیس_سرو...

این‌گونه باید پاییز را گذراند:با یک لیوان چای داغ،یک تکه کیک...

#بفرمایید_شعرヅهرگاه یک نگاه به بیگانه می کنیخون مرا دوباره ب...

پارت ۸

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱0

Dark Blood p2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط