حکایت بارانی بی امان است
حکایت بارانی بی امان است
اینگونه که من
دوستت می دارم.
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزاب ها
به بیراهه و راه ها تاختن
بی تاب، بی قرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
چون خونی در دل
که همواره
فراموش می شود.
حکایت بارانی بی قرار است
اینگونه که من
دوستت می دارم.
اینگونه که من
دوستت می دارم.
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزاب ها
به بیراهه و راه ها تاختن
بی تاب، بی قرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
چون خونی در دل
که همواره
فراموش می شود.
حکایت بارانی بی قرار است
اینگونه که من
دوستت می دارم.
- ۱.۷k
- ۱۱ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط