کوچه ها بیقرار

کوچه ها بیقرار
قرارهای عاشقانه
و شب های دراز دلتنگی
گیسوانم
در ماتم
نوازش انگشتان تو اند..
با اندامی یخ زده
از نبودن های مکرر

هیچ شرابی
تو را از خاطرم نخواهد برد
دیدگاه ها (۱)

آغوشت مأمن رویش است و رستاخیز انتظاری پژمرده پشت درگاه بهارا...

تو تمام خودت را اینجا جا گذاشته ای!دستهایت زیر سر من جا ماند...

حکایت بارانی بی امان استاینگونه که مندوستت می دارم.شوریده وا...

پلک که میزنیآیه های عشقیک به یکبر قلب چشمهایم نازل می شوندو ...

حالا باز دوباره وقتش شده که برای تو بنویسم . باید جز به جز ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط