خسرو شکیبای یه دیالوگ داشت که میگفت

خسرو شکیبایے یه دیالوگ داشت که میگفت :
ببین دلخوری، باش!
عصبانے هستی، باش!
قهری، باش!
هرچے میخواے باش.
ولے حق ندارے با من حرف نزنے که..!(:

#Tak_setareh
دیدگاه ها (۳)

رفتم که در این شهر، نبینی اثرم را..لب های ترک خورده و چشمان ...

سوڪَند بہ نامت ڪه تـو آرام ‌‌منیدر نهانخانہجانم ڪَل بے خار م...

اولین باری که حس کردم دوستش دارم رو یادم نمیاد، اما اولین با...

قشنگ‌ترین‌جملہ‌عاشقانه‌ای‌کہ‌خودم‌شنیدم🙃#چیکارکنم‌اززندگیم‌ن...

رمان فیک پارت 12که یهو نفس تنگی بهم دست داد وایسادمشما برید ...

سناریو استری کیدز

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط