دم دمای ص ب ح بود...
دم دمای ص ب ح بود...
طلوع صبحی را
میدیدم
که غروب من بود...
رد پاهایت
را
که
دنبال
کردم
به
ایستگاه قطاری
رسیدم که
رفته بود
و قصد
بازگشت نداشت...
و حالا من مانده ام و
رد پاهایت
در هرجا که چشم
میبرم...
:(
طلوع صبحی را
میدیدم
که غروب من بود...
رد پاهایت
را
که
دنبال
کردم
به
ایستگاه قطاری
رسیدم که
رفته بود
و قصد
بازگشت نداشت...
و حالا من مانده ام و
رد پاهایت
در هرجا که چشم
میبرم...
:(
۴۶۵
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.