سناریو پسران اچ پی=
سناریو پسران اچ پی=
وقتی بهشون بی توجهی میکنی و سراغ دوستاشون رو میگیری
هری: ا/ت مشکلی پیش اومده؟
رون: چرا اونا برات مهمن؟
♡چون مهمن
«پس دیگه من و مرغامو نمیبینی»
نویل: چیشده؟
♡هیچی
«اگه نگی ناراحت میشم ها»
سدریک: من ناراحتت کردم؟
دراکو: نکنه پاتر کاری کرده؟
♡نه
«پس چرا سراغ اونو میگیری؟»
متیو: دقیقا چرا سراغشو میگیری؟
تئودور: چرا برات مهمه؟
♡چون دوسش دارم؟
«پانسی کجاس؟»
♡چرا سراغشو میگیری؟!
«چون دوسش دارم»
♡باشه غلط کردم
لورنزو: چیکارشون داری؟
♡همین طوری
«نمیدونم کجان»
ریگولوس: هرچی میخوای بگو خودم بهشون میگم
♡خصوصیه
«خانم ا/ف(فامیلی تو)تو فقط حق داری با من حرف خصوصی داشته باشی اینو بدون»
تام: چرا باید بهت بگم؟
♡چون...
«خب..»
♡میخوام چیز مهمی بهشون بگم
«لازم نیست»
♡داری حسودی میکنی؟
«نه!»
وقتی بهشون بی توجهی میکنی و سراغ دوستاشون رو میگیری
هری: ا/ت مشکلی پیش اومده؟
رون: چرا اونا برات مهمن؟
♡چون مهمن
«پس دیگه من و مرغامو نمیبینی»
نویل: چیشده؟
♡هیچی
«اگه نگی ناراحت میشم ها»
سدریک: من ناراحتت کردم؟
دراکو: نکنه پاتر کاری کرده؟
♡نه
«پس چرا سراغ اونو میگیری؟»
متیو: دقیقا چرا سراغشو میگیری؟
تئودور: چرا برات مهمه؟
♡چون دوسش دارم؟
«پانسی کجاس؟»
♡چرا سراغشو میگیری؟!
«چون دوسش دارم»
♡باشه غلط کردم
لورنزو: چیکارشون داری؟
♡همین طوری
«نمیدونم کجان»
ریگولوس: هرچی میخوای بگو خودم بهشون میگم
♡خصوصیه
«خانم ا/ف(فامیلی تو)تو فقط حق داری با من حرف خصوصی داشته باشی اینو بدون»
تام: چرا باید بهت بگم؟
♡چون...
«خب..»
♡میخوام چیز مهمی بهشون بگم
«لازم نیست»
♡داری حسودی میکنی؟
«نه!»
۹.۴k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.