ازدواج اجباری پارت 17
سانامی با عجله وارد کلاس شد .
جیمین هدفونش رو گوشش بود و مث همیشه موهاش تو چشش، سرشو به دستاش تکیه داده بود و از پنجره بیرون نگاه میکرد.
سانامی ویو :
بد جنسی نکنیم، از اینا گذشته واقعا جیمین کراشه هاااا.
سانامی :جیمین! جیمین!
جیمین نشنید.
سانامی هدفون رو از رو گوش جیمین برداشت .
جیمین با قیافه ای که معلوم نبود چه حسی داره بلند شد
جیمین :بدش من !
سانامی ویو:
واااااا حالا یادش رفته دیروز رو؟؟؟
دارم براش.
منم دیگه هدفونشو پس نمی دم.
سانامی هم که کرمش گرفته بود هدفون برد بالاسرش .
سانامی :اگه میتونی منو بگیییییر 🤪🤭
جیمین هدفونش رو گوشش بود و مث همیشه موهاش تو چشش، سرشو به دستاش تکیه داده بود و از پنجره بیرون نگاه میکرد.
سانامی ویو :
بد جنسی نکنیم، از اینا گذشته واقعا جیمین کراشه هاااا.
سانامی :جیمین! جیمین!
جیمین نشنید.
سانامی هدفون رو از رو گوش جیمین برداشت .
جیمین با قیافه ای که معلوم نبود چه حسی داره بلند شد
جیمین :بدش من !
سانامی ویو:
واااااا حالا یادش رفته دیروز رو؟؟؟
دارم براش.
منم دیگه هدفونشو پس نمی دم.
سانامی هم که کرمش گرفته بود هدفون برد بالاسرش .
سانامی :اگه میتونی منو بگیییییر 🤪🤭
۷.۳k
۱۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.