ویو شوگا جین رفت خونه اشکال نداره برم پیش ات دیر کردم
ویو شوگا :جین رفت خونه اشکال نداره برم پیش ا.ت دیر کردم
ا. ت:اومدی
ا.ت :خب پدرت رو چی کار کردی
شوگا :بنظرت باید چیکار کنم
ا.ت:خدا یا میگم راضیش کردی
شوگا:نه از خونه فرار کردم
ا.ت :خب امشب بیا خونه من سویی هم نیست
شوگا :خب اول بزار با جین حرف بزنم وسط راه قهر کرد رفت
ا.ت:چرا
شوگا :هیچی بچه شد
ا.ت :😊
ا.ت :شوگا
شوگا :بله
ا. ت :هیچی
شوگا :باشه
ساعت ۶ شب =
ویو ا.ت :بگم اتاق سویی بخوابه
روی مبل بخوابه نه بره اتاق من
دینگ دینگ 😁زنگ در
دوساعت بعد =
شوگا :فیلم ببینم
ا.ت :آره
تو سالن نشستن داشتن فیلم نگاه میکردن
ا.ت :به چی نگاه میکنی
شوگا:ب تو
ا.ت :اینجوری نگاه نکن ترسناک میشی
بعد ا.ت رو بغل کرد 👏👏
ا.ت :حالت خوبه
شوگا :آره
ا.ت :یکم بر عقب
شوگا :از بغل کردن بدت میاد
ا.ت :نه
شوگا ا.ت ول کرد
شوگا :پس چی
ا.ت :بیا بریم شام بخورم انقدر هم بهم نگاه نکن
شوگا :باشه
ی ساعت بعد شام
شوگا :فیلم هم تمام شد
ا.ت :خواب دارم
شوگا :تو که از من بعد تری
ا.ت :😁
ا.ت: باید بری تو اتاق من بخوابی
شوگا :باشه
ساعت یک شب =
ویو ا.ت :خوابم نیومد بلند شدم آب خوردم رفتم اتاق شوگا رو دید بزنم عین بچه گربه خواب بود
یهو
چشمش روباز کرد
شوگا :چی کار میکنی
ا.ت :نگاهت میکنم
از تخت بلند شد
ویو ا.ت :هر قدمی که سمتم بر میداشت عقب میرفتم
و ا.ت رو بوسید 👏👏👏👏مبارکه
درباز شد
سویی :دارین چیکار میکنین
شوگا :آ خب بوسیدمش چیشد مگه
سویی :اشکال نداره ی کار دیگه نکنین بخوابین
😊🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗
ا. ت:اومدی
ا.ت :خب پدرت رو چی کار کردی
شوگا :بنظرت باید چیکار کنم
ا.ت:خدا یا میگم راضیش کردی
شوگا:نه از خونه فرار کردم
ا.ت :خب امشب بیا خونه من سویی هم نیست
شوگا :خب اول بزار با جین حرف بزنم وسط راه قهر کرد رفت
ا.ت:چرا
شوگا :هیچی بچه شد
ا.ت :😊
ا.ت :شوگا
شوگا :بله
ا. ت :هیچی
شوگا :باشه
ساعت ۶ شب =
ویو ا.ت :بگم اتاق سویی بخوابه
روی مبل بخوابه نه بره اتاق من
دینگ دینگ 😁زنگ در
دوساعت بعد =
شوگا :فیلم ببینم
ا.ت :آره
تو سالن نشستن داشتن فیلم نگاه میکردن
ا.ت :به چی نگاه میکنی
شوگا:ب تو
ا.ت :اینجوری نگاه نکن ترسناک میشی
بعد ا.ت رو بغل کرد 👏👏
ا.ت :حالت خوبه
شوگا :آره
ا.ت :یکم بر عقب
شوگا :از بغل کردن بدت میاد
ا.ت :نه
شوگا ا.ت ول کرد
شوگا :پس چی
ا.ت :بیا بریم شام بخورم انقدر هم بهم نگاه نکن
شوگا :باشه
ی ساعت بعد شام
شوگا :فیلم هم تمام شد
ا.ت :خواب دارم
شوگا :تو که از من بعد تری
ا.ت :😁
ا.ت: باید بری تو اتاق من بخوابی
شوگا :باشه
ساعت یک شب =
ویو ا.ت :خوابم نیومد بلند شدم آب خوردم رفتم اتاق شوگا رو دید بزنم عین بچه گربه خواب بود
یهو
چشمش روباز کرد
شوگا :چی کار میکنی
ا.ت :نگاهت میکنم
از تخت بلند شد
ویو ا.ت :هر قدمی که سمتم بر میداشت عقب میرفتم
و ا.ت رو بوسید 👏👏👏👏مبارکه
درباز شد
سویی :دارین چیکار میکنین
شوگا :آ خب بوسیدمش چیشد مگه
سویی :اشکال نداره ی کار دیگه نکنین بخوابین
😊🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗
- ۱۲.۳k
- ۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط