جین تو با پیاز گریه میکنی

جین :تو با پیاز گریه میکنی

شوگا :نه با پیاز بخندم باهاش برم سینما برم بیرون بچرخم بعد بهش حلقه بدم بگم باهام ازدواج میکنی پیازم بگه بله

جین :برو کنار من خودم خوبش میکنم


موقع خواب =

جین :من خوابم نمیاد .شوگا؟شوگا
شوگا:😴

جین:چه زود خوابیدی

صبح=

جین :پیشی خوابالو بلند شو بریم بیرون ی چرخی بزنیم
شوگا:جین من خواب دارم

جین :اُ کی زنگ میزنه وایستا ببینم نوشته ا.ت

یونگی با سرعت گوشی رو گرفت

ری اکشن جین:👀

یونگی :بله

ا.ت:یونگی کجای
یونگی :خونه جین

جین :(آروم )چی میگه

ا.ت:میشه ببینمت

یونگی :آره

جین :چی میگه
یونگی :ساکت شو میگم
ا. ت:چی

یونگی :هیچی با جین بودم

ا.ت:باشه بای

جین :خب
یونگی :بیا بریم بیرون

جین :چه عجب
یونگی :جین
جین :بله

یونگی :چرا
جین :چی چرا

یونگی :تو انقدر جذابی

جین :نمی دونم تو چرا انقدر مهربون شد
یونگی :چون دارم میرم پیش ا.ت

جین :آها

یونگی :آره

جین :خب شب بخیر من بر میگردم خونه بخوابم

یونگی :ساعت نه صبح شب بخیر ؟



















































فرداااااااااااااامیزارم پارت بعد رو
دیدگاه ها (۱۶)

ویو شوگا :جین رفت خونه اشکال نداره برم پیش ا.ت دیر کردم ا. ت...

ویو ا.ت :رفتم تا صبحانه درست کنم یهو دیدم یکی از پیش بغلم ک...

ویو ا.ت:با کل بی اعصابی بلند شدم رفتم بیرون توی مسیر یونگی ...

ویو ات :تو راه خونه بودم واقعا نیاز داشتم از شوگا دلیل این ک...

وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی(درخواستی...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط