🍒ما هیچ زمانی عزیزِ کسی نبودیم...چرا؟!؟
🍒ما هیچزمانی عزیزِ کسی نبودیم...چرا؟!؟
آخره اسممون هیچوقت میمِ مالکیت نمیومد...چرا؟!
دلیل دلتنگیِ هیچکسی نبودیم...چرا؟!
وقت خستگی و کم حوصلگیهامون سرمون روی شونه های کسی فرود نمیومد...چرا؟!
یادمون، لبخند روی لبهای کسی نمینداخت ...چرا؟؟
اِسممون قسم راست کسی نبود...چرا؟!
جامون تو قفسهی سینه کسی محفوظ و اَمن نبود...چرا؟!؟
تو عشق هیچوقت حس دوست داشتنی بودن، اولویت داشتن، مهم بودن نداشتیم...چرا؟!
وجودمون ارامشِ محضِ کسی نبود...چرا؟!
هیچ شعری برای چشمهای ما نوشته نمیشد و هیچ صدایی تو گوشهامون عاشقانههای دنیا رو زمزمه نمیکرد و هیچ جای دنیا کسی منتظرمون نبود...چرا؟!
هیچروزی از عشق سیراب و سرمست نبودیم و
دلیل دیوونگیهایِ یار نبودیم...چرا؟!
برقِ چشمهایِ کسی نبودیم و هیچ تپش دیوانه واری محض دیدنمون به دیوارههای قلبِ کسی نمیکوبید...چرا؟!
هیچکسی وقت خستگیامون مارو چِفت خودش نمیکرد و هیچوقت کسی مراقبمون نبود...چرا؟!
حرفها، زمزمهها، گلایهها، عشقها در نطفهی وجود ما خفه میشدن ومیمیردن و لال میشدیم از بیان حسهای مختلفی که کثل مار به ما پیچیدن...چرا؟!
ادمه توضیح دادن،ادم قضاوت شده ، ادم تنها بوده ادم طرد شده همیشه ما بودیم...چرا؟!
طرف دلتنگ ، طرف تکیده، طرف از همگسیخته، طرف بیچاره ، طرف گریون همیشه ما بودیم...چرا؟!
همیشه خودمون بودیم، خودمون رفتیم وخودمون برگشتیم...چرا؟!
#فرگل_مشتاقی
#دلنوشته_توت_فرنگی🍓🌸
#دلبرون🦋☁️
#کُنج_دلبر🧡🎀🌱
آخره اسممون هیچوقت میمِ مالکیت نمیومد...چرا؟!
دلیل دلتنگیِ هیچکسی نبودیم...چرا؟!
وقت خستگی و کم حوصلگیهامون سرمون روی شونه های کسی فرود نمیومد...چرا؟!
یادمون، لبخند روی لبهای کسی نمینداخت ...چرا؟؟
اِسممون قسم راست کسی نبود...چرا؟!
جامون تو قفسهی سینه کسی محفوظ و اَمن نبود...چرا؟!؟
تو عشق هیچوقت حس دوست داشتنی بودن، اولویت داشتن، مهم بودن نداشتیم...چرا؟!
وجودمون ارامشِ محضِ کسی نبود...چرا؟!
هیچ شعری برای چشمهای ما نوشته نمیشد و هیچ صدایی تو گوشهامون عاشقانههای دنیا رو زمزمه نمیکرد و هیچ جای دنیا کسی منتظرمون نبود...چرا؟!
هیچروزی از عشق سیراب و سرمست نبودیم و
دلیل دیوونگیهایِ یار نبودیم...چرا؟!
برقِ چشمهایِ کسی نبودیم و هیچ تپش دیوانه واری محض دیدنمون به دیوارههای قلبِ کسی نمیکوبید...چرا؟!
هیچکسی وقت خستگیامون مارو چِفت خودش نمیکرد و هیچوقت کسی مراقبمون نبود...چرا؟!
حرفها، زمزمهها، گلایهها، عشقها در نطفهی وجود ما خفه میشدن ومیمیردن و لال میشدیم از بیان حسهای مختلفی که کثل مار به ما پیچیدن...چرا؟!
ادمه توضیح دادن،ادم قضاوت شده ، ادم تنها بوده ادم طرد شده همیشه ما بودیم...چرا؟!
طرف دلتنگ ، طرف تکیده، طرف از همگسیخته، طرف بیچاره ، طرف گریون همیشه ما بودیم...چرا؟!
همیشه خودمون بودیم، خودمون رفتیم وخودمون برگشتیم...چرا؟!
#فرگل_مشتاقی
#دلنوشته_توت_فرنگی🍓🌸
#دلبرون🦋☁️
#کُنج_دلبر🧡🎀🌱
۸.۵k
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.