رمان آب و آتش *پارت شیشم*
رمان آب و آتش *پارت شیشم*
خب خب شروع جنگ جهانی سوم 😈
فوکوزاوا وارد میشود 😈
خب من یعنی شیوتا ناگیسا براتون این جنگ جهانیو گزارش میکنم"-" اخبار گوی شبکه سه😁😈😂🤣
خب آتسوشی داره یه چیزی میده دست فوکوزاوا ولی وی نمیبیند 🤔
فوکوزاوا: چون وی کور تشریف داره بعدشم آتسوشی چیزی به من نداد چشمات آلبالو گیلاس میبینه گلم😊
وی (خودمو میگم): هوم ولی در این حد چشمام ضعیف نیستا!"-"
فوکوزاوا داره در گوش آتسوشب یه چیزایی میگه ولی گوش وی کر است*
اتسوشی : چشم الان انجام میدم🐚
اتسوشی میاد و با وی درگیر میشود او مرا چشمان مرا میگیرد و از هلکوپتر پرت میکند تا چیزی نبینم ولی قبلش چتر نجات سوراخی را در کول وی میگذارد*
وی درحال پرت شدن است کا*
چتر نجات را میکشد و میبیند عه عین جوراب های بوگندو سوراخ است*
اتسوشی عه دیدید ؟ پرت شد من برم نجاتش بدم
با سرعت ببری وی را نجات میدهد*
آتسوشی : عاقا مگه خبر گذار شبکه سه ای؟ اینجا پخش ممنوعه برو ول کن عه!
وی در رودخانه پرت میکند *
کشتی ها وی را در تور ماهی گیری پیدا میکنند *
ادامه در پارت بعدی....
نویسنده: بنده حقیر😐
کپی=مجازات
خب خب شروع جنگ جهانی سوم 😈
فوکوزاوا وارد میشود 😈
خب من یعنی شیوتا ناگیسا براتون این جنگ جهانیو گزارش میکنم"-" اخبار گوی شبکه سه😁😈😂🤣
خب آتسوشی داره یه چیزی میده دست فوکوزاوا ولی وی نمیبیند 🤔
فوکوزاوا: چون وی کور تشریف داره بعدشم آتسوشی چیزی به من نداد چشمات آلبالو گیلاس میبینه گلم😊
وی (خودمو میگم): هوم ولی در این حد چشمام ضعیف نیستا!"-"
فوکوزاوا داره در گوش آتسوشب یه چیزایی میگه ولی گوش وی کر است*
اتسوشی : چشم الان انجام میدم🐚
اتسوشی میاد و با وی درگیر میشود او مرا چشمان مرا میگیرد و از هلکوپتر پرت میکند تا چیزی نبینم ولی قبلش چتر نجات سوراخی را در کول وی میگذارد*
وی درحال پرت شدن است کا*
چتر نجات را میکشد و میبیند عه عین جوراب های بوگندو سوراخ است*
اتسوشی عه دیدید ؟ پرت شد من برم نجاتش بدم
با سرعت ببری وی را نجات میدهد*
آتسوشی : عاقا مگه خبر گذار شبکه سه ای؟ اینجا پخش ممنوعه برو ول کن عه!
وی در رودخانه پرت میکند *
کشتی ها وی را در تور ماهی گیری پیدا میکنند *
ادامه در پارت بعدی....
نویسنده: بنده حقیر😐
کپی=مجازات
۱۲.۷k
۰۶ خرداد ۱۴۰۰