یه آرمی تعریف کرده که یه راننده تاکسی براش یه داستان جالب
یه آرمی تعریف کرده که یه راننده تاکسی براش یه داستان جالب و یه عکس از تهیونگ نشون داده — همون موقعی که تهیونگ تو خدمت سربازی بوده! راننده حتی گفته خودش کنار تهیونگ روی صندلی جلو نشسته بوده
"تو راه برگشت، با یه آقای خیلی پرانرژی روبهرو شدیم. همین که سوار ماشین شدیم، پرسید ما اون آیدلی رو میشناسیم که عکسش توی جای لیوانی Compose Coffee هست؟ بعدش شروع کرد تعریف کردن که وقتی تهیونگ سربازی بوده، خودش کنار ته روی صندلی جلو نشسته بوده و با هم خندیدن. هی میگفت چقدر خوشتیپه، چه صدای گرمی داره و چقدر مهربونه. حتی وقتی پشت چراغ قرمز وایساده بودیم، عکسشون رو هم نشونمون داد!"
#V
"تو راه برگشت، با یه آقای خیلی پرانرژی روبهرو شدیم. همین که سوار ماشین شدیم، پرسید ما اون آیدلی رو میشناسیم که عکسش توی جای لیوانی Compose Coffee هست؟ بعدش شروع کرد تعریف کردن که وقتی تهیونگ سربازی بوده، خودش کنار ته روی صندلی جلو نشسته بوده و با هم خندیدن. هی میگفت چقدر خوشتیپه، چه صدای گرمی داره و چقدر مهربونه. حتی وقتی پشت چراغ قرمز وایساده بودیم، عکسشون رو هم نشونمون داد!"
#V
- ۴.۲k
- ۲۲ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط