تکپارتی جیمین
وقتی بدون اجازه میری بار و مست بر می گردی
ویسکی هامون رو خوردیم ... من بدجور مست کرده بودم اما سارا مست نبود ... ساعت تقریبا ۱۱:۳۰ بود ماهم رفتیم بیرون از بار و سارا من رو رسوند خونه ... رفتم و نزدیک در شدم و کلید در و ورداشتم و در و باز کردم که دیدم جیمین روی کاناپه نشسته بود و خیلی هم عصبانی بود .
ویو جیمین ...
امروز رو مرخصی گرفته بودم که برم پیش ات تا امروز رو با هم باشیم رفتم گل فروشی و یک دسته گل گرفتم و یک عالمه شکلات و چیپس و چرت و پرت های دیگه گرفتم تا برین باهم بخوریم .
در خونه رو باز کردم که با خونه خالی روبه رو شدم رفتم و کل خونه رو گشتم اما ات رو پیدا نکردم ......
ویو ات
رفتن و کنار ش نشستم و با همون حلت مستی گفتم
+ جیمین اینجا.....
_ کجا بودی ؟! ( عصبی )
.......+
_ گفتم کجا بودی .... ها .... این چه لباسیه پوشیدی ؟! ( عربده )
+ چرا داری داد میزنی با سارا رفته بودیم ....
_ رفته بودید بار آره ... چرا بهم نگفتی ؟!
+ چون فکر میکردم هق جوابو نمیدی هق و کلا وقت سر خاروندن نداری هق ( گریه )
_ ولی دیگه اوقدر ها هم سرم شلوغ نیست که به فاکت ندم نه ؟!
یهو براید آستانه بغلم کرد و بردم تو اتاقمون و پرتم کرد رو تخت ...
پارت اصمات تو کامنتا هست ولی ممکنه طول بکشه چون گوشیم ۳ درصده 😅🤧
ویسکی هامون رو خوردیم ... من بدجور مست کرده بودم اما سارا مست نبود ... ساعت تقریبا ۱۱:۳۰ بود ماهم رفتیم بیرون از بار و سارا من رو رسوند خونه ... رفتم و نزدیک در شدم و کلید در و ورداشتم و در و باز کردم که دیدم جیمین روی کاناپه نشسته بود و خیلی هم عصبانی بود .
ویو جیمین ...
امروز رو مرخصی گرفته بودم که برم پیش ات تا امروز رو با هم باشیم رفتم گل فروشی و یک دسته گل گرفتم و یک عالمه شکلات و چیپس و چرت و پرت های دیگه گرفتم تا برین باهم بخوریم .
در خونه رو باز کردم که با خونه خالی روبه رو شدم رفتم و کل خونه رو گشتم اما ات رو پیدا نکردم ......
ویو ات
رفتن و کنار ش نشستم و با همون حلت مستی گفتم
+ جیمین اینجا.....
_ کجا بودی ؟! ( عصبی )
.......+
_ گفتم کجا بودی .... ها .... این چه لباسیه پوشیدی ؟! ( عربده )
+ چرا داری داد میزنی با سارا رفته بودیم ....
_ رفته بودید بار آره ... چرا بهم نگفتی ؟!
+ چون فکر میکردم هق جوابو نمیدی هق و کلا وقت سر خاروندن نداری هق ( گریه )
_ ولی دیگه اوقدر ها هم سرم شلوغ نیست که به فاکت ندم نه ؟!
یهو براید آستانه بغلم کرد و بردم تو اتاقمون و پرتم کرد رو تخت ...
پارت اصمات تو کامنتا هست ولی ممکنه طول بکشه چون گوشیم ۳ درصده 😅🤧
- ۶.۲k
- ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط