گناهکارمن

#گناهکار_من🎀
#پارت_بیست_و_یکم
تهیونگ:ام زنداداش یعنی چیزه ات میشه قهوه بیاری
ات:عا اوکی الان میارم عسل و لیا شماهم میشه بیاین کمک؟(چشمک زد بهشون)
عسل و لیا فهمیدن که ات باهاشون کار داره
عسل:اوکی
لیا:باش آجی اومدم
رفتن تو آشپزخونه*
عسل:ات خوبیی چیزیت شده؟
لیا:آجییی چیشده
ات:بابا نترسین چیزی نشده فقط فک کنم عاشق شدم
لیا داد زد گفت:چیییی عاشق شدیییی
ات پرید دستشو گذاشت رو دهن لیا:واییی هیسسسس شنیدننن
عسل خندید*
عسل:وای خدا شما دوتا کره خر کیوت چی میگین اخه دوتاتونم عاشق شدین😂
لیا:عاعاا نه اینکه تو عاشق اون مرده تهیونگ نشدییی🥺
ات:چیییی؟
عسل:چههه نه بابا من؟من عاشق شم؟عمرااا
ات:آره والا از تو بعیدههه
لیا:بعدا دربارش حرف میزنیم بیاین قهوه رو درست کنیم
عسل:منطقیه راست میگه
ات:باشش
داشتن قهوه رو درست میکردن گوشی شوگا زنگ خورد*
شوگا گوشیو جواب داد*
(توجه هیونجین همکار و دوست صمیمی شوگاعه)
هیونجین:الووو یونگیی
شوگا:سلام چی شده؟صدات خوب به نظر نمیاد
هیونجین:عا...آره اون مرتیکه رو یادته از خارج اومده بود با ما قرارداد ببنده؟
لایک کنیدددد💕
گزارش کنی گاییده میشی🤌🏻
دیدگاه ها (۱۷)

#گناهکار_من🎀#پارت_بیست_و_دومشوگا:آره یادمه چیزی شده؟؟؟هیونجی...

#گناهکار_من🎀#پارت_بیست_و_سومات:بچه ها من استرس گرفتم حسم میگ...

استغفرلله استغفرلله 😔تسبیح منو ندیدید¿

ولی صداش>>>

ات : یالا خرس های تنبل جونگوون: اوو ما برات موتر گرفتیم دیگه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط