بیتوامابهچهحالیمنازآنکوچهگذشتم

#بی_‌تو_امّا_به_چه_حالی_من_از_آن_کوچه_گذشتم


راه رفتم، بغض کردم،
زیر باران ترشدم
هی به یاد آوردمت،
ویران و ویران‌تر شدم
یادم آمد خاطراتی را که با هم داشتیم
هی پریشان‌تر
پریشان‌تر
پریشان‌تر شدم...
دیدگاه ها (۳)

من که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم عشق را در چشم زیبای تو...

گفت ای مجنون شیدا ، چیست این؟می نویسی نامه  ، بهر کیست این؟گ...

راه حلی داری؟راه نجاتی ...برای کشتی شکسته ای کهنه غرق می شود...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌من خمــارم ساقیا! امشب تو مهمان کن مـرا..با ن...

موضوع:من عاشق بچه شدم ....پارت ۲ اخراسمات داره دوست نداری نخ...

رمان فرشته کوچولو من ( پارت ۱۲ )گویون : داشتم آماده میشدم بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط