من که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم
من که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم
عشق را در چشم زیبای تو باور می کنم
موج دریای دو چشمانت فسونم می کند
تا دلم را در نگاه تو شناور می کنم
در طلوع دیده ات ای مطلع الانوار عشق
چشم خواب آلوده ی دل را منور می کنم
دیدگانت آیت مهر است ای معراج عشق
در نگاهت دیده را لبریز گوهر می کنم
در کنار چشمه ی عرفانت ای محبوب من
واژه های ناب شعرم را معطر می کنم
زائری دلخسته هستم من که در بحر فنا
خویش را در دام عشقت چون کبوتر می کنم
باغ زیبای جهان را در صفای سینه ات
با صفاتر از بهشت پاک منظر می کنم
ماه را هر شب به شوق تو زیارت می کنم
با خیالت چشمه ی جان را معطر می کنم
خویش را در ساحل چشم تو پیدا می کنم
روشنی را با تو و چشمت برابر می کنم
می روم تا چشم های آسمان را تر کنم
من که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم
عشق را در چشم زیبای تو باور می کنم
موج دریای دو چشمانت فسونم می کند
تا دلم را در نگاه تو شناور می کنم
در طلوع دیده ات ای مطلع الانوار عشق
چشم خواب آلوده ی دل را منور می کنم
دیدگانت آیت مهر است ای معراج عشق
در نگاهت دیده را لبریز گوهر می کنم
در کنار چشمه ی عرفانت ای محبوب من
واژه های ناب شعرم را معطر می کنم
زائری دلخسته هستم من که در بحر فنا
خویش را در دام عشقت چون کبوتر می کنم
باغ زیبای جهان را در صفای سینه ات
با صفاتر از بهشت پاک منظر می کنم
ماه را هر شب به شوق تو زیارت می کنم
با خیالت چشمه ی جان را معطر می کنم
خویش را در ساحل چشم تو پیدا می کنم
روشنی را با تو و چشمت برابر می کنم
می روم تا چشم های آسمان را تر کنم
من که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم
۵.۸k
۲۵ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.