من که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم

من که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم
عشق را در چشم زیبای تو باور می کنم

موج دریای دو چشمانت فسونم می کند
تا دلم را در نگاه تو شناور می کنم

در طلوع دیده ات ای مطلع الانوار عشق
چشم خواب آلوده ی دل را منور می کنم

دیدگانت آیت مهر است ای معراج عشق
در نگاهت دیده را لبریز گوهر می کنم

در کنار چشمه ی عرفانت ای محبوب من
واژه های ناب شعرم را معطر می کنم

زائری دلخسته هستم من که در بحر فنا
خویش را در دام عشقت چون کبوتر می کنم

باغ زیبای جهان را در صفای سینه ات
با صفاتر از بهشت پاک منظر می کنم

ماه را هر شب به شوق تو زیارت می کنم
با خیالت چشمه ی جان را معطر می کنم

خویش را در ساحل چشم تو پیدا می کنم
روشنی را با تو و چشمت برابر می کنم

می روم تا چشم های آسمان را تر کنم
من‌ که هر شب با خیالت عمر را سر می کنم
دیدگاه ها (۲)

گفت ای مجنون شیدا ، چیست این؟می نویسی نامه  ، بهر کیست این؟گ...

غزلم؛ غصّه نخور، گریه نکن، آه نکشبا دلم قهر نکن، ناله ی جانک...

#بی_‌تو_امّا_به_چه_حالی_من_از_آن_کوچه_گذشتم ❢راه رفتم، بغض ک...

راه حلی داری؟راه نجاتی ...برای کشتی شکسته ای کهنه غرق می شود...

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط