نفرت در برابر عشقی که بهت دارم

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}
پارت 69

ا،ت بدون اینکه به حرف جونگکوک گوش بده از اتاق خارج شد
جونگکوک گوش اش رو برداشت و با فردی تماس گرفت
که بعد از چند تا بوق جواب داد
جونگکوک : بايد ببینمت
.......چرا مشکلی پیش اومده
جونگکوک : آره به کمکت احتیاج دارم
.......باشه هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم ولی یه جون کجاست که با من تماس گرفتی
جونگکوک : یه‌ جون مرخصی گرفته دلیل نیار کمکت میکنی‌
......باشه داداش چرا عصبانی میشی گفتم که هرکاری از دستم بر بیاد انجام میدم
جونگکوک : باشه پس بهت خبر میدم
گوش اش رو قطع کرد و نفس عميقی کشید
جونگکوک.........
چطور ممکن اون پروژه لو بره امکان نداره تنها کسایی که می‌دونستن
سهام دارا و مدیر های شرکت بودن

بعد از تموم شدن کارش از شرکت خارج شد که با تعداد زیادی از خبرنگارا مواجه شد و به دنبالش ا،ت هم‌ از شرکت بیرون اومد
و همین کافی بود تا همه خبرنگارا به سمت شون بیان و سوال پیچ شون کنن
......این درسته که پروژه مهمی از شرکت شما لو رفته و ممکن سهام شرکت تون بیاد پایین
......احتمال برشکست گی دارید
ا،ت و جونگکوک نگاهی به هم انداختن و دوباره روبه خبرنگارا کردن
جونگکوک : همچین چیزی نیست اینا همش شايعه هستن
......يعني دروغ که پروژه شرکت شمارو قراره یه شرکت دیگه ارائه بده
ا،ت : ما هم تازه فهمیدیم پس اطلاعی ندارم پس........
حرف ا،ت با سوال یکی از خبرنگار ها قطع شد
.......این شما با هم رابطه دارین درسته
......آره بهمون بگین که خبری که در مورد رابطه شما پخش شد درسته شما باهم رابطه دارین
ا،ت : بله درسته
دستش رو دوره بازوی جونگکوک حلقه کرد
ا،ت : بله درسته ما می‌خواستیم بعدن خودمون اعلام کنیم ولی الان که همه فهمیدن پس بهتر بگیم مگه نه عشقم
جونگکوک با تعجب بهش نگاه میکرد که نگهبان های شرکت آمدن و راه رو برای شدن باز کردن و جونگکوک که تازه متوجه حرف ا،ت شده بود
دست رو با عصبانیت گرفت
و سوار ماشین شدن بعد از چند مین که از محل شرکت دور شدن جونگکوک با عصبانیت از ماشین پیاده شد
و در ماشین رو باز کرد و گفت
جونگکوک : پیاده شده..............ادامه دارد

خیلیا گفتن که چرا فقد سه پارت میزارم
من تا تلاشم رو میکنم ولی اصلا وقت نمیکنم بیشتر از این بنویسم پس اومیدوار شما هم درک کنید
شب خوش خوشگلا
دیدگاه ها (۲۷)

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 70جونگکوک : پیاده شوا...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 71تماس گرفت که بعد از...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 68ا،ت درحالی که پروند...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 67[ یک هفته بعد ]ا،ت....

پارت ۳ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط