نفرت در برابر عشقی که بهت دارم

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}
پارت 67

[ یک هفته بعد ]

ا،ت......
توی این مدت بارها سعی کردم با جونگکوک حرف بزنم
اما اصلا اجازه نمیده
منم تصميم گرفتم بهش وقت بدم البته که حقم داره و تنها کسی که
میتونه درکش کنه
منم چون همون کاری که اون باهام کرد
رو انجام دادم و درسته نباید از روی عصبانیت و حسادت تصميم میگرفتم ولی همش تقصیره اون دخترست میدونم باهاش چیکار کنم
امروز‌ بازم قراره باهام‌ سرد رفتار کنه
اما من تحمل میکنم بلخره باهاش حرف میزنم و این سوتفاهم رو برطرف میکنم توی اتاقم مشغول کارم بودم
اما اصلا نمیتونست تمرکز کنم که با صدای منشی از افکارم بيرون امدم
منشی : خانم یه جلسه فوری برگزار کردن
ا،ت : میدونی دلیلش چیه؟
منشی : نه اطلاعی ندارم
ا،ت : باشه میتونی بری
ا،ت ایمیلش رو چک کرد و با چیزی که دید‌ شکه شد و با عجله از اتاق خارج و به سمت اتاق جونگکوک رفت
و روبه منشی جونگکوک کرد
ا،ت : جونگکوک توی اتاق شه
منشی : نه خانم ایشون به اتاق جلسه رفتن
ا،ت وارد اتاق جلسه شد و به جونگکوک که با عصبانیت برگه های توی دستش رو زمین انداخت ا،ت به سمتش رفت
ا،ت : چی شده چرا جلسه اضطراری برگزار کردی
جونگکوک خیلی سدر و بدونه اینکه نگاهی بهش بندازه گفت
جونگکوک : مگه ایمیلی که برات فرستاده شده بود رو ندیدی
ا،ت : دیدیم ولی میخوام درست توضیح بدی چی شده
جونگکوک پوزخندی زد و به سمتش برگشت و توی یک قدمیش ایستاده
جونگکوک : چرا میخواهی بدونی نکنه میخواهی آبروی اون کسی که این کارو کرده ببری آخه توی این چیزا خیلی استعداد داری
ا،ت با حرص نفس عمیقی کشید و با خونسردی گفت
ا،ت : موضوع رو شخصی نکن ما داریم در مورد کار حرف می‌زنیم
جونگکوک نگاهش رو از ا،ت گرفت و به لب‌تاپ اش نگاه کرد
کنار جونگکوک ایستاد و به لب‌تاپ نگاه کرد
ا،ت : چی شده چطور پروژه اون ساختمون لو رفته
جونگکوک : نمیدونم شرکت رقيب دقیقه همون نقشه‌ ساختمان رو که ما قرار بود رو نمایی کنیم رو ارائه داده
ا،ت : چطور ممکن ما هنوز اون نقشه‌ رو به سهام داراي نشون ندادیم‌
چطوری اونا فهمیدن
جونگکوک : اگه میدونستم الان اینجا نبودم
ا،ت درحالی که پرونده های روی میز رو چک میکرد گفت........ادامه دارد
دیدگاه ها (۲)

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 68ا،ت درحالی که پروند...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 69ا،ت بدون اینکه به ح...

نفرت در برابر عشقی که بهت دارم پارت 66اشک هاش روی گونه اش سر...

نفرت در برابر عشقی که بهت دارم پارت 65ا،ت روبه بقیه مهمونا ه...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط