گاهی که خسته می شوم

گاهی که خسته می شوم
از تمامی روزهایی که انگار؛
تمام تلاششان؛تنها برای به شب رسیدن است
کافیست خیالت را بردارم؛
تا باهم کمی قدم بزنیم
کافیست بدانم جایی؛
تو
کنار دلواپسی هایم
لبخند میزنی
کافیست بدانم؛
هستی...!
دیدگاه ها (۱)

بارها دلم خواسته استبروم به قهوه خانه روستایی دورخیره شوم به...

لیلا که شدی... حرف مرا میفهمی...!مجنون تمام قصه ها نامردند...

بهش گفتــــــــــــــم دوستتــــــــــــــــــــــــــــــدا...

تو را با دیگران دیدم که بی من شادمان بودی / گمانم بود بی احس...

..شوق من چندین برابر میشود با دیدنتوای من دیوانه ام دیوانه ی...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

⁨⁨⁨حقیقت تلخ یک شبِ فراموش‌شدهمن خسته‌تر از آن بودم که حتی ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط