شهریور عاشق انار بود

شهریور عاشق انار بود
اما هیچوقت حرف دلش را به انار نزد
آخر انار شاهزاده باغ بود
تاج انار کجا و شهریور کجا ؟
انار اما فهمیده بود
میخواست بگوید او هم عاشق شهریور است
اما هر بار تا می رسید فرصت شهریور تمام می شد
نه شهریور به انار می رسید
نه انار می توانست به شهریور برسد
دانه های دلش خون شد و ترک برداشت
سالهاست انار سرخ است
سرخ از داغی و تندی عشق
و قرن هاست شهریور بوی پاییز می دهد...

به شهریور خوش آمدید


عصر پنجشنبه اولین روز شهریور 1397 ساعت هجده : هجده دقیقه
1489
1484
دیدگاه ها (۱۱)

اگر می دانستممخفیانهنظاره گر منیتمام شعرهایم را به نام تو می...

از زمستان زادگاهتبکشانم به شهریور نگاهتوقتی در آغوشت جا می ش...

دیدن خدا دشوار است . چونکه چشمان شما با تعصبات، مفاهیم و سیس...

بعضیا هم هستن جز اینکه به دلت میشینن، دوس داری پاشونم دراز ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط