part

part:④
_وایسا باهم بریم
+تو کجا میای
_بخوابم
+دوس ندارم یه غریبه پیشم بخوابه
_بعدم اونجا اتاق منه تو باید اونجا نخابی به من میگی
+ایشش بش بابا
رفتم توی اتاق روی تخت دراز کشیدم
امد کنارم دراز کشید
+نگاه از این بالش ها این ور تر نمیای اوک
_بش( پوزخند)

(صبح)
کوک ویو
بیدار شدم دیدم ا/ت افتاده روم منو محکم بغل کرده
_هوم حالا کی میگفت نیا اینور( پوزخند)
(کلن این فیک کوک زیاد پوزخند میزنه)
دیدم داره چشماشو باز میکنه پس خودمو به خواب زدم

(ا/ت)
چشمامو باز کردم دیدم توی بغل کوکم وات فاخ سری بلند شدم که بوممم افتادم پایین
+ا خخخخخخخخ
_چی شد( خنده)
+اییی
_چی شد خوبی( خندع)
+اهه خوبم
_بش بلند سو
بلند شدم
+اخخخ
بلند شدم رفتم دست صورتمو شستم
امام بیرون که کوک با بالا تنه لخت دیدم
+من هیچی ندیدم به قران الان م...
دیدم داره میاد نزدیکم
+کجا میای همونجا بمون
که با دیوار جف شدم قشنگ امده بود جلوم یعنی اگه میخاستم از کنارش برم بدنم به بدنش میخورد
صورتشو اورد جلو گفت:
_اشکال نداره قراره بیشتر از این ببینی
لباشو گذاشت رو لبمو یه مک کوچیک زد
(دون کلن چیزی به ذهنم نمیرسه)
_هوم لبات خوشمزس
رفت اونور




قبب شرط:
کامنت:40
لایک:50
فالو:1530
دیدگاه ها (۲۶۰)

part⑤Like:40comment:40

part:⑥بیا گذاشتم❤لایک کنیا نکنی کشتمت🙂+اه هققققق چیکا میکنی...

part:③_هوم باشه نمیام( پوزخند)پسره داشت میرفت که گفتم؛ +هیی ...

part:② نفهمیدم (کوک ویو)داشتم توی جنگل میچرخیدم که بوی انسان...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط