رویایی ترین جایی که فکر بکنی می برمت عزیزم نگران هیچی نبا
رویایی ترین جایی که فکر بکنی می برمت عزیزم نگران هیچی نباش
با کشتی می چرخونمت دوره دنیا اون دستاتو باز می کنی میزنیم زل به موجا
مهتاب میادو باهم روی عرشه خوابیم دوست داریم همیشه تو همین لحظه باشیم
اونق دوست دارم که نمیدونی باید همه دنیارو به خاطرم بپیچونی
لب اقیانوس هند با یه دونه بنز میام دنبالت بوارو می چرخیم بعدش میریم تو لنج
دنیارو می چرخونمت سالی دوبار و از همین اقیانوس می رسیم آریزونا
وقتشو بخوریم بریانی هندو یه حالی بدی به لبای زندانی عشق تو
بری برام برقصی روی عرشه باگرمای عشقت بکنی منو نعشه
چن ساعت دیگه میرسیم استرالیا لب ساحل می دمت یه مشت و مالی داغ
بعدش وقتشه بخریم دوتا بادیگارد کانگوروهارو ببینیم بگیریم ماهی باز
خوابت میاد امشبو میمونیم ملبورن پس موهات دربیار از بیگودی ول کن
بوی استوا میاد قبل خواب بهتره بخوریم تو پوسته نارگیلا یه چایی داغ
تا بیاد آفتاب روز یکشنبه تو خواب آلود سرت رو شونه من
با کشتی می چرخونمت دوره دنیا دستات باز میکنی میزنیم زل به موجا او
مهتاب میادو باهم روی عرشه خوابیم او دوست داریم همیشه توو همین لحظه باشیم
قبل اروپا می برمت به آفریقا تو راه برگشت می برمت به اروپا
میریم به شرق جزیره ماداگاسکار شکار می ریم با قبیله کاچاکاما
بزن آب آناناس ماداگاسکار میگردیم دنبال شنای زمان ماهاراجا
با ما ها باش که برات آوردم حتی گنج های بناهای متروکه آپادانا
سوارت می کنم رو یه شیر ماده و طلسمش می کنم که بشینه پاشه
طلابرات میارم با نگین الماس وقتش ادامه بدیمو بریم به دریا
دست تکون بده به شن های سفیده صحرا چون میرسیم به امیکانیو مکزیکو الان
حالا بعد از این همه راه از اقیانوس اسپانیازبونا میان با کرکاشون
فرار می کنیم ا دست سرخ پوستا سر هر تخت یه داستان جدیده
توی آفتاب شدیدش غروبو گم کردیم نگاه کردیم به آسمونو شد نزدیک
با کشتی می چرخونمت دور دنیا او دستاتو باز میکنی می زنیم زل به موجا
مهتاب میادو باهم روی عرشه خوابیم دوست داریم همیشه تو همین لحظه باشیم
هوا سرده باید از دل کوه بریم زنگ زدم منتظر یه هلیکوپتریم
خانومی بدونکه درا بازه با پیشرو میریم سوارجتمون شیم تو سانفرانسیسکو
کشتی رو بی خیال عصری هلندیم نمی تونیم از شدت مستی بلن شیم
میبرمت یه جایی که هیچ آدمی نیست خودم واست درست می کنم یه پیتزا پنیری
ایستگا بعدی قطارمون میخوره پاریس همه پنجره های خرید و می کنیم خالی
پاییز بر میگردیم از پاری و ازترکیه می رسیم به تهران
آه لوس لوسیه من خیلی جاهایی مونده که نبردمت
این تازه سفر اول بود هه هه با کشتی می چرخونمت دوره دنیا
دستاتو باز میکنی میزنیم زل به موجا
مهتاب میاد و باهم روی عرشه خوابیم
دوست داریم همیشه توو همین لحظه باشیم
M: @MAD_BOY11228
با کشتی می چرخونمت دوره دنیا اون دستاتو باز می کنی میزنیم زل به موجا
مهتاب میادو باهم روی عرشه خوابیم دوست داریم همیشه تو همین لحظه باشیم
اونق دوست دارم که نمیدونی باید همه دنیارو به خاطرم بپیچونی
لب اقیانوس هند با یه دونه بنز میام دنبالت بوارو می چرخیم بعدش میریم تو لنج
دنیارو می چرخونمت سالی دوبار و از همین اقیانوس می رسیم آریزونا
وقتشو بخوریم بریانی هندو یه حالی بدی به لبای زندانی عشق تو
بری برام برقصی روی عرشه باگرمای عشقت بکنی منو نعشه
چن ساعت دیگه میرسیم استرالیا لب ساحل می دمت یه مشت و مالی داغ
بعدش وقتشه بخریم دوتا بادیگارد کانگوروهارو ببینیم بگیریم ماهی باز
خوابت میاد امشبو میمونیم ملبورن پس موهات دربیار از بیگودی ول کن
بوی استوا میاد قبل خواب بهتره بخوریم تو پوسته نارگیلا یه چایی داغ
تا بیاد آفتاب روز یکشنبه تو خواب آلود سرت رو شونه من
با کشتی می چرخونمت دوره دنیا دستات باز میکنی میزنیم زل به موجا او
مهتاب میادو باهم روی عرشه خوابیم او دوست داریم همیشه توو همین لحظه باشیم
قبل اروپا می برمت به آفریقا تو راه برگشت می برمت به اروپا
میریم به شرق جزیره ماداگاسکار شکار می ریم با قبیله کاچاکاما
بزن آب آناناس ماداگاسکار میگردیم دنبال شنای زمان ماهاراجا
با ما ها باش که برات آوردم حتی گنج های بناهای متروکه آپادانا
سوارت می کنم رو یه شیر ماده و طلسمش می کنم که بشینه پاشه
طلابرات میارم با نگین الماس وقتش ادامه بدیمو بریم به دریا
دست تکون بده به شن های سفیده صحرا چون میرسیم به امیکانیو مکزیکو الان
حالا بعد از این همه راه از اقیانوس اسپانیازبونا میان با کرکاشون
فرار می کنیم ا دست سرخ پوستا سر هر تخت یه داستان جدیده
توی آفتاب شدیدش غروبو گم کردیم نگاه کردیم به آسمونو شد نزدیک
با کشتی می چرخونمت دور دنیا او دستاتو باز میکنی می زنیم زل به موجا
مهتاب میادو باهم روی عرشه خوابیم دوست داریم همیشه تو همین لحظه باشیم
هوا سرده باید از دل کوه بریم زنگ زدم منتظر یه هلیکوپتریم
خانومی بدونکه درا بازه با پیشرو میریم سوارجتمون شیم تو سانفرانسیسکو
کشتی رو بی خیال عصری هلندیم نمی تونیم از شدت مستی بلن شیم
میبرمت یه جایی که هیچ آدمی نیست خودم واست درست می کنم یه پیتزا پنیری
ایستگا بعدی قطارمون میخوره پاریس همه پنجره های خرید و می کنیم خالی
پاییز بر میگردیم از پاری و ازترکیه می رسیم به تهران
آه لوس لوسیه من خیلی جاهایی مونده که نبردمت
این تازه سفر اول بود هه هه با کشتی می چرخونمت دوره دنیا
دستاتو باز میکنی میزنیم زل به موجا
مهتاب میاد و باهم روی عرشه خوابیم
دوست داریم همیشه توو همین لحظه باشیم
M: @MAD_BOY11228
۲۱.۶k
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.