ویو ته
ویو ته
چرا اشک حالا
یدفعه با شتاب حولم داد
صروع کرد جیغ و داد
ات: برو برو اونور ببخشید اشتباهه کردمم ...... خواهش میکنمم ( ترس داد
ته: چی چیزی نشده که مگه چیکار کردی تا ببخشمت ؟
ات: ..........تو تو تهیونگگ( ی دفعه ب خودش امدو با گریه خودشو کوبوند بقل تهیونگ و گریه میکرد
ات یدفعه پرید بقلم و کمرمو سف گرفته بود منم دستام رو هوا بود
شکه شده بودم که چرا این کارو کرد
ات: مرسی که تویی
چی مرسی که منم؟
ته: ات چی میگی
ات: هیچی فقط ممنونممم
همه حرفاش با گریه بود
منم متقابل بقلش کردم( بچه ها از الان این دوتارو شیپ کنم؟😂)
بد از ده دقیقه دیگه اروم بود که دیدم خوابش بردهه
واد فاکک این الان چی بودد
گگریش برا چی بود
برش گردوندم سر جاشو
بقلش دراز شیدم
واقعا کنجکاوم که چرا همچین ری اکشنی نشون داد
دوباره رو ب صورتش بر گشتم
تو خواب چشاشو تکون میداد
یچی اذیتش میکنه؟
یا ..چشه
انقدر تو فکرو خیال بودم که خوابم برد
چرا اشک حالا
یدفعه با شتاب حولم داد
صروع کرد جیغ و داد
ات: برو برو اونور ببخشید اشتباهه کردمم ...... خواهش میکنمم ( ترس داد
ته: چی چیزی نشده که مگه چیکار کردی تا ببخشمت ؟
ات: ..........تو تو تهیونگگ( ی دفعه ب خودش امدو با گریه خودشو کوبوند بقل تهیونگ و گریه میکرد
ات یدفعه پرید بقلم و کمرمو سف گرفته بود منم دستام رو هوا بود
شکه شده بودم که چرا این کارو کرد
ات: مرسی که تویی
چی مرسی که منم؟
ته: ات چی میگی
ات: هیچی فقط ممنونممم
همه حرفاش با گریه بود
منم متقابل بقلش کردم( بچه ها از الان این دوتارو شیپ کنم؟😂)
بد از ده دقیقه دیگه اروم بود که دیدم خوابش بردهه
واد فاکک این الان چی بودد
گگریش برا چی بود
برش گردوندم سر جاشو
بقلش دراز شیدم
واقعا کنجکاوم که چرا همچین ری اکشنی نشون داد
دوباره رو ب صورتش بر گشتم
تو خواب چشاشو تکون میداد
یچی اذیتش میکنه؟
یا ..چشه
انقدر تو فکرو خیال بودم که خوابم برد
۱۰.۹k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.