طلسم عشق پارت
طلسم عشق پارت 5
+دوستان خواهشن بس کنید دیگع الان مغلم میاد سر کلاس حوصله اینو ندارم که براتون منفی بزاره و بعد سر من غر بزنین .
جیمین . فرشته کی سرتو غر میزنه؟
. فرشتههه و کوفت گمشو اونورر *داد*
+وایی باز شروع کردن .
جیمین که حوصله بحث با مینسو رو نداشت کیفشو برداشت و نشست ته کلاس جایی که کاملا از مینسو دور باشه و به ا/ت نزدیک باشه .
جیمین که از همه جا بی خبر بود یک دفعه دید که مینسو کیفش رو برداشت و کنار ا/ت نشست .
جیمین . هوووی کجا؟
.به تو چه؟
جیمین . کی گفته میتونی کنارش بشینی؟
.خودم تصمیم گرفتم پیشش بشینم به شما مربوطه؟
جیمین . ا/ت رو بیخیال شو مینسو
+دعوا نکنینننن *جیغ*
با جیغی که ا/ت کشید مینسو سریع سرجاش نشست و جیمینم بعد اینکه گونه ی ا/ت رو بوسید نشست سرجاش .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بعد کلاســــــــــــــــــــــــــــــــ
_جونگکوک من باید برم خونه ولی ماشینم خرابه اسنپ میگیرم و میرم تو میتونی مینسو رو با هانیل ببری خونه؟
،باشه هیونگ . من مشکلی ندارم!
_مرسی داداش ، بعدا جبران میکنم
،انجام وظیفس
(تو کامنتا بنویسید که داستان تهکوکم باشه یا نه؟)
جونگکوک سوار ماشینش شد و ماشین رو روشن کرد و راه افتاد .
(نکته:بچه ها وقتی شخصیت ها با خودشون حرف میزنن رو هم نشون میدیم منتها اونا با مغز و قلبشون حرف میزنن که اونارو با ایموجی نشون میدم .. )
،🫀مینسو خیلی دختر خوشگلیه اگه تهیونگ اجازع بده میتونی بهش اعتراف کنی
،🧠میخوام بدونم پیش خودت فکر کردی حرف میزنی؟میدونی مینسو چند سال از کوک کوچیکتره؟
،عهههه بس کنین
ادامه دارد...
+دوستان خواهشن بس کنید دیگع الان مغلم میاد سر کلاس حوصله اینو ندارم که براتون منفی بزاره و بعد سر من غر بزنین .
جیمین . فرشته کی سرتو غر میزنه؟
. فرشتههه و کوفت گمشو اونورر *داد*
+وایی باز شروع کردن .
جیمین که حوصله بحث با مینسو رو نداشت کیفشو برداشت و نشست ته کلاس جایی که کاملا از مینسو دور باشه و به ا/ت نزدیک باشه .
جیمین که از همه جا بی خبر بود یک دفعه دید که مینسو کیفش رو برداشت و کنار ا/ت نشست .
جیمین . هوووی کجا؟
.به تو چه؟
جیمین . کی گفته میتونی کنارش بشینی؟
.خودم تصمیم گرفتم پیشش بشینم به شما مربوطه؟
جیمین . ا/ت رو بیخیال شو مینسو
+دعوا نکنینننن *جیغ*
با جیغی که ا/ت کشید مینسو سریع سرجاش نشست و جیمینم بعد اینکه گونه ی ا/ت رو بوسید نشست سرجاش .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بعد کلاســــــــــــــــــــــــــــــــ
_جونگکوک من باید برم خونه ولی ماشینم خرابه اسنپ میگیرم و میرم تو میتونی مینسو رو با هانیل ببری خونه؟
،باشه هیونگ . من مشکلی ندارم!
_مرسی داداش ، بعدا جبران میکنم
،انجام وظیفس
(تو کامنتا بنویسید که داستان تهکوکم باشه یا نه؟)
جونگکوک سوار ماشینش شد و ماشین رو روشن کرد و راه افتاد .
(نکته:بچه ها وقتی شخصیت ها با خودشون حرف میزنن رو هم نشون میدیم منتها اونا با مغز و قلبشون حرف میزنن که اونارو با ایموجی نشون میدم .. )
،🫀مینسو خیلی دختر خوشگلیه اگه تهیونگ اجازع بده میتونی بهش اعتراف کنی
،🧠میخوام بدونم پیش خودت فکر کردی حرف میزنی؟میدونی مینسو چند سال از کوک کوچیکتره؟
،عهههه بس کنین
ادامه دارد...
- ۳.۹k
- ۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط