طلسم عشق
طلسم عشق
پارت 4
دخترک با سرعت به سمت کلاس رفت و در و بازکرد و روی نیمکت خودش نشست .
سعی کرد خیلی به اتفاقی که بیرون افتاده فکر نکنه چون خیلی اذیتش میکرد ، خودش رو مجبور کرد تا مسئله رو بفهمه ولی انگار نه انگار..تو این مسئله خیلی ضعیف بود .
یکی از عادت های بدی که داشت این بود که وقتی عصبی میشد گریش میگرفت . الانم بغض گلوش رو گرفته بود و نمیتونست نفس بکشه .
همون موقعه بود که یه پسر کنارش نشست و خواست بهش کمک کنه .
"بچه هااا شخصیت جدیددددد"
ادامش تو کامنتا
پارت 4
دخترک با سرعت به سمت کلاس رفت و در و بازکرد و روی نیمکت خودش نشست .
سعی کرد خیلی به اتفاقی که بیرون افتاده فکر نکنه چون خیلی اذیتش میکرد ، خودش رو مجبور کرد تا مسئله رو بفهمه ولی انگار نه انگار..تو این مسئله خیلی ضعیف بود .
یکی از عادت های بدی که داشت این بود که وقتی عصبی میشد گریش میگرفت . الانم بغض گلوش رو گرفته بود و نمیتونست نفس بکشه .
همون موقعه بود که یه پسر کنارش نشست و خواست بهش کمک کنه .
"بچه هااا شخصیت جدیددددد"
ادامش تو کامنتا
۴.۲k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.