تو را به جان ِ ستاره دوباره ماه نکِش!
تو را به جان ِ ستاره دوباره ماه نکِش!
دوباره با قلم ِ باد ، تکیه گاه نکش!
نگاه کن به تبسم، به کف زدن، به صدا
به روی خنده ی بی استخاره آه نکش
تو از طراوت ِ بی انتهای پر زدنی
مرا به جُرم ِ پریدن چنین سیاه نکش
نگاه ِ سبز ِ من و تو در انتهای وفاست
به سوی زردی، ناباورانه راه نکش
ببین به روی دلم مشق ِ عاشقی کردم
به روی مشق ِ شبم خط ِ اشتباه نکش...
دوباره با قلم ِ باد ، تکیه گاه نکش!
نگاه کن به تبسم، به کف زدن، به صدا
به روی خنده ی بی استخاره آه نکش
تو از طراوت ِ بی انتهای پر زدنی
مرا به جُرم ِ پریدن چنین سیاه نکش
نگاه ِ سبز ِ من و تو در انتهای وفاست
به سوی زردی، ناباورانه راه نکش
ببین به روی دلم مشق ِ عاشقی کردم
به روی مشق ِ شبم خط ِ اشتباه نکش...
۷.۶k
۱۵ آذر ۱۴۰۱